آلبوم تصاویر

خلاصه زندگی نامه


نام: دکتر میثم مالکی

تولد: 16 دی ماه 1361

آسمانی شدن: شهریور 1395

تحصیلات: دکتری روانشناسی

فرزند: امیر حسین مالکی


دکتر مالکی از زبان مادرشان

دکتر مالکی در 16 دی ماه 1361 دیده به جهان گشود. فرزند دوم خانواده بود. وی در سال 1382 با رتبه بالا در دانشگاه دولتی قزوین قبول شد ولی به دلیل دور بودن مسیر و عدم علاقه به رشته قبول شده، رشته تحصیلی را از تجربی به انسانی تغییر داد و در رشته روانشناسی قبول شد. 

دکتر میثم مالکی در سال 1390 عقد و در سال 1391 رسماً ازدواج کرد. ثمره این ازدواج که سال 1393 بود پسرش با نام امیرحسین هست.

ایشان به فوتبال خیلی علاقه داشت و در تیم برق تهران و ابومسلم هم بازی کردند ولی به علت جابجایی خانواده نتوانست ادامه دهد. البته فوتبال را به صورت تفریحی در هفته دوبار را حتماً داشت.

ایشان بسیار ارتباط عمیقی با فامیل داشت که بعد از رفتن ایشان موی گویند فقط متعلق به شما نبوده.

در مورد کمک به دیگران بصورت قرض و با بخشش موارد زیادی را داشته که بعد از رفتن مشخص شده. و همچنان پرچم این کمک ها در حال اهتزاز هست.

شعر های در مورد دکتر مالکی سروده شده توسط خاله ایشان:

جای پای تو رو ماسه ها مونده

هرم آفتاب زده جای پاتو سوزونده

هنوز باور ندارم رفتنت رو

دست خاک سرد سپردن تنت رو

مرغای آبی واست چاووشی خوندن

من با امید اومدنت تو ساحل موندم

هنوز باور ندارم رفتنت

خواستم قصیده ای در مدح فراقت بنویسم

قلم در دستانم شکست!

قلمی دیگر، غزلی دیگر

ناگهان خطوط سیاه گشت و مدح تو محو

درست مثل آن ساعت همه چیز به یکباره در هم ریخت...

طوفان و تاریکی و دریا


111111111


فیلم ماندگار از دکتر میثم مالکی
 
 
فیلم دیگری از بازی دکتر با فرزند دلبندشان
 
 
 
 
 
 
 
 

زندگی نامه


نام: دکتر میثم مالکی

تولد: 16 دی ماه 1361

آسمانی شدن: شهریور 1395

تحصیلات: دکتری روانشناسی

فرزند: امیر حسین مالکی


دکتر مالکی از زبان مادرشان

دکتر مالکی در 16 دی ماه 1361 دیده به جهان گشود. فرزند دوم خانواده بود. وی در سال 1382 با رتبه بالا در دانشگاه دولتی قزوین قبول شد ولی به دلیل دور بودن مسیر و عدم علاقه به رشته قبول شده، رشته تحصیلی را از تجربی به انسانی تغییر داد و در رشته روانشناسی قبول شد. 

دکتر میثم مالکی در سال 1390 عقد و در سال 1391 رسماً ازدواج کرد. ثمره این ازدواج که سال 1393 بود پسرش با نام امیرحسین هست.

ایشان به فوتبال خیلی علاقه داشت و در تیم برق تهران و ابومسلم هم بازی کردند ولی به علت جابجایی خانواده نتوانست ادامه دهد. البته فوتبال را به صورت تفریحی در هفته دوبار را حتماً داشت.

ایشان بسیار ارتباط عمیقی با فامیل داشت که بعد از رفتن ایشان موی گویند فقط متعلق به شما نبوده.

در مورد کمک به دیگران بصورت قرض و با بخشش موارد زیادی را داشته که بعد از رفتن مشخص شده. و همچنان پرچم این کمک ها در حال اهتزاز هست.

شعر های در مورد دکتر مالکی سروده شده توسط خاله ایشان:

جای پای تو رو ماسه ها مونده

هرم آفتاب زده جای پاتو سوزونده

هنوز باور ندارم رفتنت رو

دست خاک سرد سپردن تنت رو

مرغای آبی واست چاووشی خوندن

من با امید اومدنت تو ساحل موندم

هنوز باور ندارم رفتنت

خواستم قصیده ای در مدح فراقت بنویسم

قلم در دستانم شکست!

قلمی دیگر، غزلی دیگر

ناگهان خطوط سیاه گشت و مدح تو محو

درست مثل آن ساعت همه چیز به یکباره در هم ریخت...

طوفان و تاریکی و دریا


111111111


فیلم ماندگار از دکتر میثم مالکی
 
 
فیلم دیگری از بازی دکتر با فرزند دلبندشان
 
 
 
 
 
 
 
 

شجره نامه


نام: دکتر میثم مالکی

تولد: 16 دی ماه 1361

آسمانی شدن: شهریور 1395

تحصیلات: دکتری روانشناسی

فرزند: امیر حسین مالکی


دکتر مالکی از زبان مادرشان

دکتر مالکی در 16 دی ماه 1361 دیده به جهان گشود. فرزند دوم خانواده بود. وی در سال 1382 با رتبه بالا در دانشگاه دولتی قزوین قبول شد ولی به دلیل دور بودن مسیر و عدم علاقه به رشته قبول شده، رشته تحصیلی را از تجربی به انسانی تغییر داد و در رشته روانشناسی قبول شد. 

دکتر میثم مالکی در سال 1390 عقد و در سال 1391 رسماً ازدواج کرد. ثمره این ازدواج که سال 1393 بود پسرش با نام امیرحسین هست.

ایشان به فوتبال خیلی علاقه داشت و در تیم برق تهران و ابومسلم هم بازی کردند ولی به علت جابجایی خانواده نتوانست ادامه دهد. البته فوتبال را به صورت تفریحی در هفته دوبار را حتماً داشت.

ایشان بسیار ارتباط عمیقی با فامیل داشت که بعد از رفتن ایشان موی گویند فقط متعلق به شما نبوده.

در مورد کمک به دیگران بصورت قرض و با بخشش موارد زیادی را داشته که بعد از رفتن مشخص شده. و همچنان پرچم این کمک ها در حال اهتزاز هست.

شعر های در مورد دکتر مالکی سروده شده توسط خاله ایشان:

جای پای تو رو ماسه ها مونده

هرم آفتاب زده جای پاتو سوزونده

هنوز باور ندارم رفتنت رو

دست خاک سرد سپردن تنت رو

مرغای آبی واست چاووشی خوندن

من با امید اومدنت تو ساحل موندم

هنوز باور ندارم رفتنت

خواستم قصیده ای در مدح فراقت بنویسم

قلم در دستانم شکست!

قلمی دیگر، غزلی دیگر

ناگهان خطوط سیاه گشت و مدح تو محو

درست مثل آن ساعت همه چیز به یکباره در هم ریخت...

طوفان و تاریکی و دریا


111111111


فیلم ماندگار از دکتر میثم مالکی
 
 
فیلم دیگری از بازی دکتر با فرزند دلبندشان
 
 
 
 
 
 
 
 

فیلم ماندگار

لطفاً خاطرات و دلنوشته های خود را برای درج در این صفحه در کادر زیر بنویسید

دلنوشته های قبلی:
بهشت زهرا
در حال بارگیری نقشه...

هدیه به عزیزان

جهت حمایت از مؤسسه خیریه مورد نظر روی تصویر آن کلیک فرمایید

4221594_856.png 1394-11-04_17-14-58.png 3f6379555150e57af450163be10a17d1.png 19_orig.png 1468930738_.png

جستجو در صفحات درگذشتگان