نام:شهید جهانبخش حمزه نژاد ارشاد
تولد: 1323 در تهران
شهادت: 7 تیر 1360 به دست منافقین کوردل
سمت: معاون دفتر آموزش بهزیستی کشور و سرپرست ستاد تداوم امداد در کرمانشاه
زندگی نامه شهید عباس جهانبخش حمزه ارشاد
شهید عباس جهانبخش حمزه ارشاد در سال 1323 در تهران متولد شد و سراسر عمر پربارش را به عنوان یک مصلح و یک مددکار در خدمت به مستضعفین و محرومین سپری کرد. وی بعد از 17 شهریور خونین 57، به همراه چند تن از همفکرانش انجمن اسلامی مددکاران را به وجود آورد که در رسیدگی به خانواده های شهدا، محرومین، معلولین و افشاگری در رسیدگی به جنایات دوران طاغوت فعالیت مخفی و مستمری داشتند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در اواخر عمر دولت موقت به انتخاب دانشجویان و کارکنان متعهد به سمت ریاست دانشکده خدمات اجتماعی منصوب شد و به لحاظ احاطه بسیارش در برنامه ریزی های آموزشی و تبیین مسائل روز به دعوت سازمان بهزیستی کشور به عنوان معاون دفتر آموزش این سازمان عهده دار مسئولیت شد، ولی این فعالیت ها مانع از حضور مستقیم او در جبهه های نبرد صدامیان کافر نبود و از نخستین روزهای آغار جنگ تحمیلی به عنوان سرپرست ستاد تداوم امداد به کرمانشاه رفت و تا آخرین روزهای عمر سراسر خدمت و ایثارش در این جبهه نیز در خدمت توده های مستضعف بود و همیشه یک شعار داشت و آن اینکه "جانم فدای یک لحظه از عمر امام".
سوابق مبارزاتي: فعاليت عليه رژيم پهلوي، پخش اعلاميههاي حضرت امام راحل
كارهاي تشكيلاتي: پايهگذاري انجمن اسلامي مددكاران (پيش از پيروزي انقلاب)، عضويت در حزب جمهوري اسلامي
مسئوليتها: رئيس دانشكده خدمات اجتماعي، معاون دفتر آموزش سازمان بهزيستي كل كشور، سرپرست ستاد تداوم امداد جنگزدگان غرب كشور
شهيد جهانبخش حمزه نژاد ارشاد پس از پيروزي انقلاب اسلامي
با پيروزي انقلاب اسلامي، شهيد عباس جهانبخش همهي وقت خود را صرف رسيدگي به وضع معيشتي محرومان و رفع تبعيض و بيعدالتي به جا مانده از رژيم طاغوت نمود. با انتخاب دانشجويان و كاركنان دانشكده خدمات اجتماعي به عنوان رياست اين دانشكده برگزيده شد و منشاء خدمات فراواني در توسعه آموزش و ارتقاء سطح تحصيلي دانشجويان گرديد. او هم چنين با عضويت در حزب جمهوري اسلامي ، در بخش مددكاري حزب جمهوري اسلامي، به فعاليت پرداخت. سپس با دعوت سازمان بهزيستي ، عهدهدار معاونت دفتر آموزش اين سازمان شد.
با آغاز جنگ تحميلي رژيم بعثي صدام عليه ملت انقلابي ايران اسلامي، بارها به جبهههاي نور عليه ظلمت شتافت و در كنار رسيدگي به وضع معيشتي اقشار آسيبپذير جامعه، به سرپرستي ستاد تداوم امداد جنگزدگان غرب كشور منصوب شد و تا شش ماه در مناطق جنگزده به رسيدگي وضع جنگزدگان مشغول بود.
سرانجام در فاجعه تروريستي هفتم تير سال 1360 در قتلگاه سرچشمه تهران ، به دست منافقين بد سرشت به فيض عظيم شهادت نائل آمد.
از شهيد عباس جهانبخش حمزهنژاد ارشاد دو فرزند به نامهاي كاوه (1350) و سينا (1355) به يادگار مانده است.
او در وصيتنامه خود خطاب به خانوادهاش چنين توصيه كرده است: « ... از زن خوبم ميخواهم كه استوار باشد و بداند فرزندان كساني كه در راه خدا شهيد ميشوند ،بنابر قول قرآن مورد حمايت او [ هستند] و انشاءالله كه من هم مرگم در اين راه باشد.
ديگر اين كه براي پسرم كاوه، دقيقاً جوانب امر را مشخص كني و مبادا از ترس تنها ماندن، او را مبارز و جنگجوي در راه خدا بار نياوري. بر توست كه او را در مجالس مختلف شركت دهي و در اولين فرصت كاري كني كه او در گروههاي مردمي و در امر مسايل اجتماعي مسئوليتي را در جهت رفع مسايل مردم عهدهدار شود.
و اما كاوه پسرم: تو الگوي برادر كوچكت سينا هستي و مسئوليت خانه پس از من به عهده توست، هر چند كه ميدانم قبول اين مسئوليت براي تو زود است ولي سعي كن كه براي اين مسئوليت خود را آماده كني.
مادر و خواهران و برادرم مبادا كه صحبتي در جايي شود كه حكايت از پشيماني مرگ من باشد، بلكه هميشه با غرور و افتخار از مرگ من صحبت كنيد. اگر خدمت [حضرت] امام[خميني] رسيديد، سلام [مرا] را به او برسانيد [و بگوئيد] كه " جانم فداي يك لحظه از عمر اوست"».
مسئوليتپذيري ويژگي بارز شهيد
شهيد حمزهنژاد ارشاد كه طعم تلخ تنگدستي را چشيده بود و با آن مبارزه كرده بود، خود را در برابر نيازهاي معيشتي مردم و اقشار مستضعف و محروم جامعه كه به فرموده امام امت " ولي نعمتان" جامعه هستند، مسئول ميدانست.
او همه تلاش خود را براي استفاده صحيح از امكانات و ظرفيتهاي كشور در رسيدگي به اين امر مهم به كار بست و هرگز در برابر نيازمندان بيتفاوت نبود.
او از مصاديق بارز «كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيه »، بود. شهيد حمزهنژاد ارشاد در پايان وصيتنامه خود خطاب به همسرش چنين نوشته است: « مقداري پول در بانك عمران دارم كه مربوط به مناطق جنگي و حساب بهزيستي است كه به صاحبش مسترد شود». زماني كه در سازمان بهزيستي مشغول خدمت به محرومان بود، نهايت دقت و تدبير را در بهينهسازي ساختار سازمان به كار برد و همه همت خود را براي افزايش حس مسئوليتپذيري و انتخاب مديران مسئوليتپذير به كار بست.
ويژگيهاي اخلاقي و شخصيتي شهيد
- انقياد كامل در برابر فرامين وليفقيه
- مدير و مدبّر
- رئوف و صميمي
- پرتلاش
- مجاهد و مبارز
- عاشق شهادت
از سجاياي شهيد عباس جهانبخش حمزهنژاد ارشاد به شمار ميرود.
سوابق مبارزاتي: فعاليت عليه رژيم پهلوي، پخش اعلاميههاي حضرت امام راحل
كارهاي تشكيلاتي: پايهگذاري انجمن اسلامي مددكاران (پيش از پيروزي انقلاب)، عضويت در حزب جمهوري اسلامي
مسئوليتها: رئيس دانشكده خدمات اجتماعي، معاون دفتر آموزش سازمان بهزيستي كل كشور، سرپرست ستاد تداوم امداد جنگزدگان غرب كشور
تولد تا جواني
شهيد عباس جهانبخش حمزهنژاد ارشاد، فرزند علي، اول فروردين سال 1323 ه.ش در محله امامزاده يحيي در خيابان بوذرجمهري شهر تهران به دنيا آمد. پدرش به شغل كفشدوزي مشغول بود و با دسترنج ناچيز اما حلال خود، فرزندانش را به خوبي تربيت ميكرد.
عباس دوران كودكي را با فقر و تنگدستي و با مشاهده تبعيضهاي اجتماعي سپري كرد. او در همان دوران، به عنوان دستفروش، كمك خرج خانوادهاش بود. در كنار كاركردن به تحصيلات خود ادامه داد و موفق به اخذ مدرك تحصيلي ديپلم شد.
در كنار كار و تحصيل، در جلسات مذهبي و نماز جماعت مساجد، شركت فعال داشت. در عين تنگدستي به محرومان و نيازمندان كمك مينمود و با همه وجود به اين خدمت عشق ميورزيد. عباس پس از تحصيل به عنوان كارمند در دانشكده علوم اجتماعي مشغول به كار شد.
شهيد جهانبخش حمزه نژاد؛ارشاد و مبارزه عليه طاغوت
عباس از اوايل جواني به سبب ارتباطي كه با روحانيت داشت، روح مبارزه را در خود پرورش داده بود. او مبارزات مخفي خود را در سايه حضور در جلسات مذهبي و ديني آغاز نمود و با ورود به دانشكده علوم اجتماعي، افشاگري عليه خيانتها و چپاولهاي رژيم منحوس پهلوي را شدت بخشيد و ديري نگذشت خانهاش به محل اجتماع مبارزان اسلامي و مخفيگاه افراد تحت تعقيب جلادان ساواك تبديل شد. او حتي در برخي مواقع تا شش ماه از سال ،نيروهاي مبارز را در خانهاش پناه ميداد و از آنها محافظت مينمود.
ساواك كه از مبارزات و فعاليتهاي انقلابي وي مطلع شده بود، چند بار به خانهاش هجوم آورد اما نتوانست كاري از پيش ببرد.
شهيد حمزهنژاد ارشاد پس از واقعه خونين 17 شهريور سال 1357 ه.ش به همراه چند تن از دوستانش، انجمن اسلامي مددكاران را با هدف رسيدگي به وضع معيشتي خانواده شهداي انقلاب و مجروحان و معلولان تشكيل داد.
او در راهپيماييهاي ضد رژيم شركت، و ديگران را نيز به اين امر مهم و انقلابي تشويق ميكرد. پخش اعلاميههاي حضرت امام، همكاري با روحانيت مبارز براي ارتقاء سطح آگاهيهاي مردم از جمله فعاليتهاي مبارزاتي شهيد به حساب ميآيد.
شهيد جهانبخش حمزه نژاد ارشاد پس از پيروزي انقلاب اسلامي
با پيروزي انقلاب اسلامي، شهيد عباس جهانبخش همهي وقت خود را صرف رسيدگي به وضع معيشتي محرومان و رفع تبعيض و بيعدالتي به جا مانده از رژيم طاغوت نمود. با انتخاب دانشجويان و كاركنان دانشكده خدمات اجتماعي به عنوان رياست اين دانشكده برگزيده شد و منشاء خدمات فراواني در توسعه آموزش و ارتقاء سطح تحصيلي دانشجويان گرديد. او هم چنين با عضويت در حزب جمهوري اسلامي ، در بخش مددكاري حزب جمهوري اسلامي، به فعاليت پرداخت.
سپس با دعوت سازمان بهزيستي ، عهدهدار معاونت دفتر آموزش اين سازمان شد.
با آغاز جنگ تحميلي رژيم بعثي صدام عليه ملت انقلابي ايران اسلامي، بارها به جبهههاي نور عليه ظلمت شتافت و در كنار رسيدگي به وضع معيشتي اقشار آسيبپذير جامعه، به سرپرستي ستاد تداوم امداد جنگزدگان غرب كشور منصوب شد و تا شش ماه در مناطق جنگزده به رسيدگي وضع جنگزدگان مشغول بود.
سرانجام در فاجعه تروريستي هفتم تير سال 1360 در قتلگاه سرچشمه تهران ، به دست منافقين بد سرشت به فيض عظيم شهادت نائل آمد.
از شهيد عباس جهانبخش حمزهنژاد ارشاد دو فرزند به نامهاي كاوه (1350) و سينا
(1355) به يادگار مانده است.
او در وصيتنامه خود خطاب به خانوادهاش چنين توصيه كرده است: « ... از زن خوبم ميخواهم كه استوار باشد و بداند فرزندان كساني كه در راه خدا شهيد ميشوند ،بنابر قول قرآن مورد حمايت او [ هستند] و انشاءالله كه من هم مرگم در اين راه باشد.
ديگر اين كه براي پسرم كاوه، دقيقاً جوانب امر را مشخص كني و مبادا از ترس تنها ماندن، او را مبارز و جنگجوي در راه خدا بار نياوري. بر توست كه او را در مجالس مختلف شركت دهي و در اولين فرصت كاري كني كه او در گروههاي مردمي و در امر مسايل اجتماعي مسئوليتي را در جهت رفع مسايل مردم عهدهدار شود.
و اما كاوه پسرم: تو الگوي برادر كوچكت سينا هستي و مسئوليت خانه پس از من به عهده توست، هر چند كه ميدانم قبول اين مسئوليت براي تو زود است ولي سعي كن كه براي اين مسئوليت خود را آماده كني.
مادر و خواهران و برادرم مبادا كه صحبتي در جايي شود كه حكايت از پشيماني مرگ من باشد، بلكه هميشه با غرور و افتخار از مرگ من صحبت كنيد. اگر خدمت [حضرت] امام[خميني] رسيديد، سلام [مرا] را به او برسانيد [و بگوئيد] كه " جانم فداي يك لحظه از عمر اوست"».
مسئوليتپذيري ويژگي بارز شهيد
شهيد حمزهنژاد ارشاد كه طعم تلخ تنگدستي را چشيده بود و با آن مبارزه كرده بود، خود را در برابر نيازهاي معيشتي مردم و اقشار مستضعف و محروم جامعه كه به فرموده امام امت " ولي نعمتان" جامعه هستند، مسئول ميدانست.
او همه تلاش خود را براي استفاده صحيح از امكانات و ظرفيتهاي كشور در رسيدگي به اين امر مهم به كار بست و هرگز در برابر نيازمندان بيتفاوت نبود.
او از مصاديق بارز «كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيه »، بود. شهيد حمزهنژاد ارشاد در پايان وصيتنامه خود خطاب به همسرش چنين نوشته است: « مقداري پول در بانك عمران دارم كه مربوط به مناطق جنگي و حساب بهزيستي است كه به صاحبش مسترد شود». زماني كه در سازمان بهزيستي مشغول خدمت به محرومان بود، نهايت دقت و تدبير را در بهينهسازي ساختار سازمان به كار برد و همه همت خود را براي افزايش حس مسئوليتپذيري و انتخاب مديران مسئوليتپذير به كار بست.
ويژگيهاي اخلاقي و شخصيتي شهيد
- انقياد كامل در برابر فرامين وليفقيه
- مدير و مدبّر
- رئوف و صميمي
- پرتلاش
- مجاهد و مبارز
- عاشق شهادت
از سجاياي شهيد عباس جهانبخش حمزهنژاد ارشاد به شمار ميرود.