نام: شهید غلامعلی معتمدی
تولد: 1327 در شهر شیراز
تحصیلات: مهندسی مکانیک از دانشگاه تهران
شهادت: 7 تیر 1360 به دست منافقین کوردل
سمت: معاون رفاه تعاون وزارت کار
زندگی نامه شهید مهندس غلامعلی معتمدی(معاون رفاه تعاون وزارت کار)
سوابق مبارزاتي: آشنايي با نهضت عاشورايي امام خميني (ره) در 15 خرداد 1342، پخش اعلاميههاي امام راحل، ايستادگي در برابر جريانهاي انحرافي و سازمان منافقين، شركت در جلسات مذهبي و مبارزاتي ، تحمل آزار و تهديدهاي ساواك
كارهاي تشكيلاتي: همكاري با انجمنهاي اسلامي و دانشجويان، عضويت در حزب جمهوري اسلامي
مسئوليتها: مسئول بخش كارگري و مهندسي حزب جمهوري اسلامي، مشاور اقتصادي استاندار تهران
تولد تا جواني
غلامعلي معتمدي سال 1327 ه.ش در خانوادهاي مذهبي در شهر شيراز ديده به جهان گشود. پدر وي حاج محمدجعفر معتمدي مردي خودساخته و پرتلاش بود كه با سعه صدر و تيزبيني نقش عمدهاي در تربيت فرزند شهيد خود داشت.
مادرش بانو زهرا آيتاللهي نوه دختري مرحوم آيتالله سيد عبدالحسين نجفي لاري است.
غلامعلي چهار سال از دوران تحصيل در مقطع ابتدايي را در زادگاهش شيراز و دو سال آخر را در دبستان رازي تهران سپري كرد. در تمام اين مدت شاگرد ممتاز و نمونه بود و در امتحانات نهايي سال ششم ابتدايي با معدل 20 قبول و وارد دبيرستان شد.
او دوره دبيرستان رابا ممارست و تيزهوشي در دبيرستانهاي رهنما و آذر گذراند. غلامعلي در هنر نيز سررشته داشت و با ذوقي كه در خود پرورش داده بود در خطاطي نيز بسيار متبحر بود. او در بيشتر مسابقات خطاطي كه در سطح آموزشگاهها برگزار ميشد خوش ميدرخشيد و مقام نخست را كسب ميكرد. آن چه كه بيش از همه معتمدي را در بين دوستانش ممتاز كرده بود اخلاقنيكو، مهرباني، صميميت، همكاري و همدردي او با محرومان و كارگران بود.
معتمدي تحصيلات عاليه خود را در رشته مكانيك و با ورود به دانشكده فني تهران در سال 1347 ادامه داد. ورود او به دانشگاه سرآغاز فعاليتهاي جديدي شد كه او را براي راهي عظيم و پيشرو آماده ساخت. او پس از پايان تحصيلات دانشگاهي به خدمت سربازي فراخوانده شد و در اداره مهندسي ارتش مشغول به خدمت گرديد. پس از پايان خدمت سربازي، به همراه برخي دوستان و همرزمان خود كه در كار، مسايل اسلامي و اخلاقي را بيش از درآمدهاي مادي مورد توجه قرار ميدادند، در شاهين شهر اصفهان به فعاليت آزاد در بخش عمراني مشغول شد.
شهيد معتمدي و مبارزه عليه طاغوت
سابقه مبارزات مخفي شهيد معتمدي به 15خرداد سال 1342 ه.ش و آغاز نهضت انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام خميني (ره) باز ميگردد. او در آن سال با آنكه نوجواني بيش نبود، اما تلاش ميكرد تا اعلاميههاي حضرت امام را پيدا و آن را پس از مطالعه، تكثير و بين دوستان خود منتشر كند.
او پس از ورود به دانشگاه ابتدا همه تلاش خود را براي انسجام دانشجويان مسلمان در برابر گروههاي چپ به كار گرفت. به همين منظور فعاليتهاي انجمن اسلامي دانشگاه را گسترش داد و در انتخابات اعضاي هيئت مديره فروشگاه تعاوني دانشجويان كه سالها توسط نيروهاي چپ اداره ميشد موفق شدند اداره فروشگاه را همراه دوستانش به دست بگيرند.
او هم چنين با دانشجويان انجمن اسلامي ديگر دانشگاهها در ارتباط بود و شبهاي جمعه در جلساتي كه با حضور شهيدان دكتر سيدمحمدباقر لواساني، دكتر لبافينژاد، دكتر فياضبخش و ... برگزار ميشد شركت ميكرد. ساواك پس از آگاهي از برگزاري اين جلسه، آن را تعطيل كرد و برخي از اعضاي اين جلسه را به دلايل مختلف دستگير نمود. در پي همين دستگيريها،ساواك دوبار به منزل غلامعلي يورش برد اما موفق به دستگيري وي نشد و هيچ مدركي هم به دست نياورد.
مهندس مرتضي نبوي وزير پست و تلگراف كابينه شهيد رجائي در خاطراتش از شهيد غلامعلي معتمدي چنين ميگويد: « غلامعلي در جلسات تفسير[قرآن] كه با حضور شهيدان لبافينژاد، لواساني و ... برگزار ميشد شركت ميكرد و سابقه آشنايي ما نيز به همين جلسات بازميگردد. او به كارهاي تشكيلاتي معتقد بود و خيلي خوب مسايل امنيتي را رعايت ميكرد. به طوري كه وقتي من و يار محمد دستگير شديم وي را حدود 5 تا 6 ماه زير نظر داشتند. يك روز در [ بازجوييهاي] كميته مشترك عكس غلامعلي را نشانم دادند و گفتند اين را ميشناسي و من چون در اين مورد صحبتي نكرده بودم اول فكر كردم دستگير شده است و گفتم بله از بچههاي دانشكده ماست»
شهيد معتمدي در جلسات حسينيه ارشاد نيز شركت ميكرد و به مباحثه با جوانان و مبارزان ميپرداخت. از آغاز فعاليت سازمان مجاهدين خلق( منافقين) با تشكيلات آنها آشنا شد و با آگاهي از عدم تعهد اين سازمان به اصل ولايت فقيه، اجتهاد و تقليد، به مبارزه با آنان برخاست. او با روحانيت مبارز و متعهدي همچون شهيد آيتالله استاد مطهري و حضرت آيتالله هاشمي رفسنجاني در ارتباط بود و آنان را به جلسات سخنراني براي دانشجويان اسلامي و مقابله با گروههاي التقاطي دعوت مينمود.
در دوران خدمت وظيفه نيز شديداً تحت كنترل ساواك بود و محل خدمت او به طور مرتب تغيير داده ميشد . به گونهاي كه در آغاز او را به بروجرد و بعد به كازرون براي نگهباني از انبار اسلحه و بلافاصله به شيراز منتقل كردند.
او اساس مبارزه خود را بر پايه اسلام و نهضت امام خميني(ره) بنا نهاده بود و آن را شرط پيروزي بر قدرتهاي استكباري ميدانست.
آشنايي با شهيد اژهاي در اصفهان و تشكيل جلسات مختلف در زمينههاي سياسي و عقيدتي و هم چنين استاد علياكبر پرورش ، بُعد جديدي از مبارزات شهيد معتمدي را آشكار نمود.
او همچنين با جمع كردن جوانان معتمد و در اختيار گذاشتن اعلاميهها و نوارهاي سخنراني امام راحل نزد آنان، شروع به ديوارنويسي عليه رژيم پهلوي نمودند. بعد از صدور فرمان حضرت امام خميني(ره) مبني بر، برپايي اعتصابات در كارخانجات و مؤسسات، در اين زمينه نيز نقش مهمي را ايفا كرد.
شهيد معتمدي به دليل تخصصي كه در علم شيمي داشت توانست نارنجك دستي بسازد اما با عدم اجازه بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي ايران مبني بر در پيش نگرفتن مبارزه مسلحانه،هرگز از آنها استفاده نكرد.
او با خط خود تراكتها و پلاكاردهاي انقلابي را براي استفاده در تظاهرات و راهپيماييها مينوشت.
شهيد معتمدي پس از پيروزي انقلاب اسلامي
پس از پيروزي انقلاب اسلامي با توجه به اعتقادي كه به كارهاي تشكيلاتي و شناختي كه از بنيانگذاران حزب داشت، به عضويت آن درآمد و ابتدا مسئول ثبت نام يكي از حوزههاي حزب شد.
سپس به پيشنهاد علياكبر پرورش، وزيرآموزش و پرورش دولت شهيد رجائي، به عنوان مشاور اقتصادي استاندار اصفهان انجام وظيفه نمود و در كنار آن مسئوليت بخش كارگري حزب، و سپس واحد مهندسي را نيز بر عهده گرفت. وي آنقدر مورد علاقه كارگران بود كه او را به عنوان نامزد انتخابات اصفهان در نخستين دوره مجلس شوراي اسلامي پيشنهاد كردند اما وي امتناع و پاسخ محبت آنان را در تاريخ 20/12/58 اين چنين داد: « تأكيد من هميشه بر اين بوده است كه با توجه به خط مشي و اصول مكتبي موردنظر، نمايندگاني از اقشار مختلف با خواستهها و برداشتهاي متفاوت از مسايل در مجلس شورا حضور يابند تا اين مجلس واقعاً محل شور و مشورت و تبادل افكار و عقايد گوناگون باشد و در نتيجه بهترين قوانين تصويب گردد. و اين منظور با وجود برادر مبارزمان " علي حاج حسيني" كارگر كارخانه ناهيد و اساتيد بزرگوار چون استاد پرورش به خوبي حاصل است و از نظر شرعي تكليفي متصور نيست...».
پس از آنكه شهيد رجايي به نخست وزيري رسيد، شهيد معتمدي را براي تصدي مسئوليت وزارت كار و امور اجتماعي پيشنهاد كرد، اما با مخالفت بنيصدر خائن مواجه شد. سپس مدتي به عنوان سرپرست وزارت خانه مشغول به كار شد و با انتخاب وزير كار و امور اجتماعي، به عنوان معاون امور رفاهي اين وزارتخانه منصوب شد. او در اين مسئوليت همه توان خود را براي ارتقاء سطح معيشتي و رفاهي طبقه زحمتكش كارگران به كار گرفت و به گفته ميرمحمد صادقي وزيركار و امور اجتماعي كابينه شهيد رجايي، مهندس معتمدي دو روز پيش از شهادتش طرحي را براي تهيه و تأمين مسكن كارگران پيشنهاد كرده بود كه هزينه آن بالغ بر 5/2 ميليارد تومان بود.
او چندين كارخانه را در اصفهان با رعايت احكام اسلامي به نفع كارگران ملي نموده و به همين دليل از طرف بدخواهان، به داشتن افكاركمونيستي متهم بود و برخي دوستان ناآگاه نيز با اين توطئه همراه بودند. اما شهيد معتمدي همه اين اتهامات را به سبب تأمين رفاه كارگران و رضاي خدا با سعهي صدر به جان خريد.
شهيد معتمدي نمونهي بارز يك مسلمان انقلابي، با تقوا و پرهيزگار بود كه به عنوان صداي رساي كارگران، تا لحظه شهادت مدافع حقيقي قشر كارگران بود. او سرانجام در هفتم تير سال 1360 به دست منافقين كوردل در انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي به شهادت رسيد.
اشرف بروجردي همسر شهيد معتمدي ميگويد: « غلامعلي همواره و در همه مراحل زندگياش [ به فكر ] اسلام و پيشبرد انقلاب عظيم اسلامي ايران بود. او در متن انقلاب بود و زندگياش را وقف انقلاب كرده بود».
تأكيد بر انظباط اداري ويژگي بارز شهيد
شهيد معتمدي از همان كودكي داراي نظم و انظباط بود و در كارهاي شخصي نيز به همين اصل توجهي ويژه داشت. او نظم را در پيشبرد امور مهم ميدانست. روحيه تشكيلاتي او نيز با داشتن نظم و انظباط تقويت شده و همين عامل باعث شده بود در كارها موفق باشد.
او در يكي از بخشنامههايي كه صادر كرده بود خطاب به همكاران خود چنين متذكر شده است «... از نظر سازماندهي و تشكيلات ضعيف هستيم. براي تقويت در اين زمينه لازم است:
• سلسله مراتب اداري در كار دقيقاً اجرا شود.
• كارها از طريق اداري طي شود.
• همه افراد تلاش نمايند در وهلهي اول در بخش خود و بعد در بقيه بخشها به ديگران ياري دهند.
• حريمهايي كه افراد بخشي براي خود قرار دادهاند رعايت نمايند.
• مسئله وقت و نظم اهميت زيادي دارد بنابراين [كاركنان] سر ساعتي كه تعهد كرده اند ،حتماًحاضر شوند.
• غيبت ضروري خود را حتيالامكان قبلاً اطلاع دهند.
« اوصيكم به تقوي الله و نظم امر بينكم
سفارش ميكنم شما را به رعايت تقواي الهي و رعايت نظم در ميان خودتان»
ويژگيهاي اخلاقي و شخصيتي شهيد
- مسئوليتشناسي
- دشمنشناسي
- تلاش و كوشش
- توجه به اقشار زحمتكش
- ساده زيستي
- پرهيز از ريا
- انتقاد پذير
- دلسوز نظام و انقلاب
از ويژگيهاي اخلاقي و شخصيتي شهيد بود.