نام: علی اکبر
نام خانوادگی: دهقان
زادگاه: تربت جام
ولادت: 1327
تحصیلات: فوق دیپلم
تخصص: ریاضی و تجربی
شهادت: 7 تیر 1360
محل شهادت: دفتر حزب جمهوری
آرامگاه: بهشت زهرا، مقبره شهدای 72 تن
زندگی نامه شهید علی اکبر دهقان
شهيد علي اكبر دهقان در سال 1327 در شهر تربت جام و در يك خانواده متوسط كارگري كه از وطن اصلي خود ‹‹ يزد ›› به اين شهر مهاجرت كرده بود ، متولد گرديد.
در سال 1349 از دبيرستان ابن سيناي اين شهرستان موفق به اخذ ديپلم شد و در دوره دوازدهم آموزش و پرورش در آمد و مأمور انجام وظيفه در يكي از روستاهاي مجاور اين شهر گرديد كه به عنوان مدير و آموزگار مشغول به كار شد و در تابستان 1351 موفق به شركت در اولين دوره كلاس هاي تابستاني راهنمائي تحصيلي گرديد و پس از آن به تدريس در مدارس راهنمائي شهر پرداخت .
شهيد دهقان در رشته علوم تجربي و رياضي ، فوق ديپلم گرفت و علاقه او به مطالعه در مسائل اسلامي مانع ادامه تحصيل او گرديد و از اين پس به تدريس درس ديني و تشكيل جلسات و انجمنهاي مذهبي مشغول شد. او براي همه مردم شهرش يك چهره مشخص مذهبي و پايبند به مكتب بود و در تمام ساعات روز با انبوهي از مشتاقان كه به دور او جمع بودند به اشاعه شريعت حقه اسلام اشتغال داشت .
شهيد علي اكبر دهقان در حدود سال هاي 45 در جلساتي كه تحت عنوان مبارزه با بهائيت تشكيل مي شد ، شركت مي كرد و خود يكي از پايه گذاران اين انجمن در اين شهرستان بود .او همزمان با اين فعاليت ها دست به تشكيل صندوق قرض الحسنه زد و با اعتمادي كه به او داشتند كليه كارهاي اداره آن را به عهده گرفت و خانه محقرش همراه با يك دفتر ساده و مقداري موجودي كه در آن دوران سياه آريامهري به سختي مي توانست به دست آيد، محل شكل گرفتن اين سنت پسنديدة اسلامي شد و همان قدم هاي اوليه او كه حقاً شايستگي برداشتن ان را داشت، امروز به صورت صندوق قرض الحسنه المهدي سرمايه قابل توجه و محلي بسيار آبرومند، در تربت جام با همكاري ياران و شاگردان صميمي اش اداره مي شود .
شهيد دهقان در كنار اين دست به تشكيل صندوق خيريه زد كه از اين راه قدم هاي مؤثري برداشت و كتابخانه المهدي نيز از جمله نعماتي است كه با يك سري اقدامات مجدانه او، امروز در اين شهر براي نسل جوان به يادگار مانده است .
او در اين شهر يك محور مشخص اسلامي بود كه به همين دليل هميشه مورد تعقيب مقامات امنيتي بود و در حدود سال هاي 55 خانه اش مورد هجوم مأمورين امنيتي قرار گرفت و او را تحت الحفظ به ساواك تايباد بردند كه به علت نداشتن مدارك كافي آزاد شد، اما وي يك دم دست از مبارزه بر نداشت تا اينكه در اوج مبارزات انقلابي، او توانست رسالت خود را به خوبي انجام دهد. او يك رهبر انقلابي براي جامعه، مخصوصاً فرهنگيان و روشنفكران بود كه بدون اغراق وجود او محركي بسيار قوي براي حركت به شمار مي رفت و او در اين راه سختي هاي فراواني تحمل كرد.
پس از پیروزی انقلاب، كميته انقلاب با فرامين امام شكل گرفت. وی عاشقانه شب و روزش را صرف نهاد نوپاي اسلام كرد و مرجعي مورد اطمينان براي رفع مشكلات مردم شد .
نوع برخود او با مسائل انتخاباتي و شيوه تبليغات ستادش،كه از دوستان او بودند، بر اساس تذكرات بيش از حدش يك قدم خارج از مسائل اسلامي نشد و او با وسواس همه آنها را در چارچوب مسائل اسلامي محدود كرد، در حالي كه رقباي او با اتخاذ شيوه هاي تبليغاتی-تجارتي دست به خرج هاي هنگفت زده بودند، حاضر به تن دادن به اين مسائل نشد و شديداً از اين شيوه ها ابراز تنفر مي كرد و بالاخره با شروع انتخابات براي تشكيل مجلس شوراي اسلامي همه قشرهاي متعهد در خط امام يك صدا به سوي او آمدند و به عنوان وظيفه شرعي او را براي نامزدي اين كار دعوت كردند و او كه واقعاً ميل باطني به اين امر خطير اسلامي نداشت و بر اساس آنچه وظيفه اسلامي اش حكم مي كرد، كانديد شد و طبيعي بود كه شايستگي اين كار را داشت و به نمايندگي انتخاب شد.
با توكل به خدا و با تكيه بر توده هاي مستضعف در خط امام راهي مجلس شد و با تصويب اعتبارنامه اش در تاريخ 17/ 3/59 رسماً در سنگر مبارزه مجلس قرار گرفت و همان طور كه زيبنده اش بود، در اين سنگر يكي از ياوران امام و نگهبانان وفادار و مبارز انقلاب بود و در سايه تلاش و خداجوئي در شامگاه خونين 7 تير 1360 در سنگري كه به آن عشق داشت و در كنار مرداني چون شهيد مظلوم بهشتي كه سخت به او ارادت مي ورزید به فيض شهادت رسيد و به آن چه آرزويش بود نايل آمد.