نام: هادی
نام خانوادگی: امینی
نام پدر: حسین
زادگاه: تهران
زادروز: 1 فروردین 1332
تحصیلات: کارشناسی
تخصص: مکانیک (تاسیسات)
شهادت: 7 تیر 1360
محل شهادت: دفتر حزب جمهوری
زندگی نامه شهید مهندس هادی امینی
شهید هادی امینی در فروردین 1332 در خانواده ای مذهبی و متوسط در تهران متولد شد. بعد از اتمام تحصیلات متوسطه و اخذ دیپلم و فوق دیپلم در کنکور مهندسی تکنیکوم تهران در رشته مکانیک (تاسیسات) ادامه تحصیل داد.
این شهید بزرگوار همیشه آماده شهادت بود. در سال 57 صبح روز تاسوعا پس از نوشتن وصیت نامه به دنبال خبرنگاران خارجی رفت تا نتوانند خبرهای دروغ را رایج کنند. قبل از همه فرار شاه و آمدن امام و برپایی حکومت اسلامی و اجرای قوانین اسلامی در ایران به ذهنش رسید. بعد از 22 بهمن 57 به دفتر حزب جمهوری رفته و ثبت نام کرد و همه را دعوت به همکاری در این حزب الهی نمود. در حزب جمهوری کار می کرد و حقوق مختصر خویش را به حساب 100 واریز می کرد. او یکبار تصمیم می گیرد به جبهه برود موفق نشد و در روز درگیری مجاهدین با مردم در میدان فردوسی بر روی او اسلحه کشیدند ولی قسمت او شهادت با بهشتی بود .گفته ها و سخنرانی های امام را به دقت گوش می داد و تجزیه تحلیل می کرد. چون به دکتر بهشتی عشق می ورزید همراه این یار شد و در جائی که برایش مقدس بود در حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر ماه 60 به شهادت رسید.
سوابق مبارزاتي: شركت در راهپيماييهاي ضد رژيم پهلوي، كمك به مجروحان و زخميان روزهاي انقلاب، افشاگري چهره التقاطي منافقين و سرسپردگي جريان ليبراليسم و بنيصدر
كارهاي تشكيلاتي: عضويت در حزب جمهوري اسلامي
مسئوليتها: عضو كميته حفاظت از امام راحل در يومالله 22 بهمن، حضور در بنياد مستضعفان، حضور در استانداري تهران و كمك به مجروحان
تولد تا جواني
هادي اميني فرزندحسين ، فروردين سال 1332 ه.ش در محله قديمي خيام تهران، در خانوادهاي مذهبي و متوسط ديده به جهان گشود. پس از گذراندن تحصيلات در دبيرستان قريب مشغول ادامه تحصيل شد.
بعد از پايان تحصيلات مقطع متوسطه وارد دانشكده تكنيكوم نفيسي تهران شد و مدرك فوق ديپلم خود را اخذ كرد. بلافاصله عازم خدمت سربازي شد و پس از آن با شركت در آزمون مهندسي تكنيكوم تهران، در رشته مهندسي مكانيك با گرايش تأسيسات فارغالتحصيل شد.
به مسايل ديني و آموزش احكام شرعي علاقه فراواني داشت و با اهل خانواده گرم و صميمي بود و در عين حال احترام يكايك آنها را حفظ ميكرد.
از عصبانيت در قبال برادران ديني خود پرهيز مينمود و تلاش ميكرد با خُلقي آراسته ، همگان را به خوبيها رهنمون كند.
مبناي همه كارهاي او اسلام بود و جز به آن به چيز ديگري فكر نميكرد.
شهيد اميني و مبارزه عليه طاغوت
هادي با توجه به اينكه ساكن محدوده بازار تهران بود، خيلي سريع با حركتهاي اسلامي آشنا شد و اُنس به مسجد و فعاليتهاي ديني، از او جواني مبارز و اسلامي تحويل جامعه داد. او در بيشتر راهپيماييهاي ضد رژيم پهلوي شركت ميكرد و آماده شهادت بود.
در روزهاي راهپيمايي، صبح زود در اماكن مرتفع ميايستاد و حركات مردم را زير نظر ميگرفت و با تحسين جمعيت شركت كننده در تظاهرات، نويد پيروزي ميداد. در راهپيمايي صبح تاسوعاي سال 1357 ه.ش، پس از نوشتن وصيت نامه و خداحافظي با اعضاي خانواده به دستور كميته خبرنگاران خارجي براي همراهي با خبرنگاران خارجي انتخاب شد تا رژيم پهلوي نتواند يك طرفه و خبرهاي دروغ را منتشر كند.
در روزهايي كه فرار شاه براي برخي بعيد به نظر ميرسيد وي آن را پيشبيني كرده و ميگفت: « شاه فرار ميكند و امام ميآيد و قوانين اسلام در ايران جاري خواهد شد».
در تظاهرات 13 آبان سال 1357 در نقل و انتقال مجروحان و جمعآوري داروهاي مورد نياز فعالانه شركت داشت و روزي كه حضرت امام خميني (ره) به ميهن بازگشتند، در بهشت زهرا به همراه ديگر برادران كميته حفاظت، از امام راحل، محافظت ميكردند و جزو نيروهاي 65 هزار نفره انتظامات بود
شهيد اميني پس از پيروزي انقلاب اسلامي
عشق به امام و انقلاب همه وجود هادي را فراگرفته بود و سر از پاي نميشناخت. هر جا كه احساس ميكرد حضورش براي انقلاب مفيد است، حاضر ميشد. از كساني كه بدون انديشه سعي در تخريب انقلاب و نظام داشتند منزجر بود و از گوينده سخنان بياساس ميخواست، تا ادعاي واهي و كاذب خود را كه موجب تضعيف روحيه انقلابي مردم و به ويژه جوانان ميشود ثابت كنند.
وي تبحّر خاصي در عمليات رواني داشت. در مقابل كساني كه با تبليغات مسموم و ايجاد شايعه دست به تخريب شخصيتي مسئولان ميزدند مقابله ميكرد و معتقد بود : « تخريب شخصيت به مراتب خطرناكتر از ترور فيزيكي افراد است».
هادي اميني عليرغم فعاليتهاي انقلابي ،دست از تحصيل برنداشت و در محيط دانشكده چهره نفاق و ضد دين برخي عناصر معلومالحال را بر دانشجويان نمايان ساخت. با تشكيل بنياد مستضعفان ، نقش مؤثري در حفظ اموال بيتالمال ايفا كرد. وي ابتدا هيچ حقوق و مزايايي دريافت نميكرد ، اما پس از گذشت چند ماه، بنياد حقوق 2 يا 3 توماني براي وي مقرر كرد. سپس پيشنهاد مدير عاملي شركت يكران ( ايران ناسيونال ) را دريافت كرد اما از پذيرش آن امتناع ورزيد. با شكلگيري حزب جمهوري اسلامي به عضويت آن درآمد و پس از آن كه فعاليت خود را با بنياد خاتمه بخشيد، نيروي خود را در حزب جمهوري اسلامي، واحد تهران بهكار گرفت و بيهيچ چشم داشتي و به طور رايگان مشغول خدمت شد.
با اعلام نياز استانداري تهران به حضور نيروهاي انقلابي، به خدمت در اين نهاد مشغول شد و هر روز تا پاسي از شب ،انرژي خود را صرف كمكرساني به ويژه آبرساني به مناطق روستايي استان تهران مينمود. پس از مدتي به حزب جمهوري بازگشت و در واحد مهندسي آن به فعاليت ادامه داد. ماههاي آخر عمر كوتاه اما پر بركت خود حقوق مختصري را دريافت و آن را به حساب 100 امام واريز مينمود.
او از همان ابتدا متوجه انديشههاي خطرناك بنيصدر شده بود و حضور او در مسئوليت رياست جمهوري را به نفع كشور و مردم نميدانست، وي هنگام كانديداتوري بنيصدر، براي تنوير افكار عمومي تلاش فراوان نمود . بعد از احراز پست رياست جمهوري توسط بنيصدر در افشاي چهره آمريكايي وي خيلي كوشش كرد. در روز درگيري اعضاي خود فروخته سازمان منافقين با مردم در ميدان فردوسي به طور معجزهآسايي جان سالم به در برد. روزنامهها و نشريات اوايل انقلاب را با زحمت جمعآوري ميكرد و پس از مطالعه براي مطالبي كه از سوي ضد انقلاب تهيه شده بود جواب مستدلي ارائه ميكرد. با همه وجود از دولت شهيد رجائي حمايت ميكرد و شهيد دكتر بهشتي را با همه وجود دوست داشت، با اين حال ميگفت: « تا وقتي بهشتي را دوست دارم كه در خط امام باشد».
سرانجام در هفتم تير سال 1360، با بهترين ياران خمينيكبير به قربانگاه عشق رفت.
همسر شهيد در خاطرهاي از وي نقل ميكند: « ... او به مال دنيا توجهي نداشت. چند دست لباس داشت و ميگفت تا آخرين لباسم پاره نشود ،لباس نو نخواهم خريد .... ميگفت بايد آن [ ميزان] غذا [ ميل كرد] كه قوه فعاليت داشت... ».
او هم چنين به همسرش وصيت كرده بود، پس از شهادتش لباس مشكي نپوشد و در عزاي او گريه و شيون ننمايد.
بينش سياسي ويژگي بارز شهيد
شهيد هادي اميني، داراي بينش عميق و تفكر سياسي اسلامي بود و باهوش و ذكاوتي كه داشت، ميتوانست، انحرافات را به خوبي شناسايي كند. او شناخت دقيقي از نقاط ضعف و قوت جريانهاي سياسي داشت و فعاليت گسترده و مداومي براي رشد بينش سياسي دوستان و اطرافيان خود به جاي گذاشت. او در گفتار و عملكرد خود بسيار صريح و قاطع بود و هر جا كه لازم ميديد، انحراف گروهها را فاش ميكرد. او به روشني خطر جريان ليبراليسم و در رأسآن بنيصدر را شناخته بود و برخورد هوشمندانهاي با جريانهاي فتنهبرانگيز داشت. اخبار كشور و جهان به ويژه جهان اسلام را دنبال ميكرد و براي همه آنها تحليل مينوشت. او معتقد بود انقلاب اسلامي ايران كه به رهبري حضرت امام خميني (ره) به پيروزي رسيده ، انشاءالله تا انقلاب حضرت مهدي (عج) ادامه خواهد داشت و زمينهساز برچيده شدن كفر و باطل از عرصه گيتي خواهد بود.
شهيد اميني به سبب مطالعات و بينش عميق سياسي كه داشت حدود دو ماه قبل از فاجعه تروريستي هفتم تير سال 1360، صبحها در كلاسهاي وزارت امورخارجه شركت ميكرد و قرار بود به عنوان رايزن جمهوري اسلامي ايران در نقطهاي كه لازم باشد به فعاليت ديپلماسي بپردازد.
ويژگيهاي اخلاقي و شخصيتي شهيد
- شيفته ولايت فقيه
- بيتوجه به مال دنيا
- سختكوش و پرتلاش
- آشنا به شگردها و تبليغات رواني سوء دشمن
- كم سخن و پركار
- علاقهمند به فرايض ديني، به ويژه آئين سياسي - عبادي نمازجمعه
از ويژگيهاي اين شهيد سعيد بود.