نام: محمد حسین
نام خانوادگی: صادقی
نام پدر: ملا محمد آقا
زادگاه: الیگودرز
زادروز: 1 فروردین 1302
تحصیلات: حوزوی
تخصص: اجتهاد
شهادت: 7 تیر 1360
محل شهادت: دفتر حزب جمهوری
آرامگاه: بهشت زهرا، مقبره شهدای 72 تن
زندگی نامه شهید حجت الاسلام محمد حسین صادقی
شهید حجت الاسلام محمد حسین صادقی در سال 1302 در یکی از روستاهای استان لرستان در یک خانواده مذهبی و روحانی به دنیا آمد. وی در سن 15 سالگی آموزش قرآن به کودکان روستاهای اطراف محل سکونت خود را آغاز کرد. 18 ساله بود که به حوزه علمیه قم رفت. در قیام 15 خرداد توسط مأمورین رژیم شاه دستگیر و شکنجه شد. در 16 رمضان 57 به دست ساواک الیگودرز زندانی شد.
بعد از انقلاب در قم و سنجان اراک و سپس در ازنا مسئولیت کمیته انقلاب را به عهده گرفت و پس از آن به ریاست دادگاه انقلاب الیگودرز منتصب شد. وی سرانجام در هفتم تیر ماه 1360 مظلومانه به شهادت رسید.
تولد تا جواني
حجت الاسلام والمسلمين محمدحسين صادقي فرزند "ملامحمد آقا" در سال 1302 هـ.ش در روستايي بنام مشگك، از توابع اليگودرز در استان لرستان متولد شد. پدرش از روحانيان خوشنام منطقه بود كه به وعظ و تبليغ اشتغال داشت. محمدحسين، از همان كودكي به تحصيل علوم ديني علاقه نشان مي داد و نزد پدرش فراگيري علوم ديني را آغاز كرد و همزمان به كشاورزي نيز مشغول بود.
در هجده سالگي براي تحصيل معارف اسلامي به شهر مقدس قم وارد شد و ابتدا در محضر اساتيدي چون امام موسي صدر، حاج شيخ حسن قمي(ره) و حضرت آيت الله العظمي بروجردي(ره) به تحصيل علوم اسلامي پرداخت. در پي رحلت حضرت آيت الله العظمي بروجردي(ره) در محضر درس پر بار حضرت امام خميني (قدس سره الشريف) و آيات عظام گلپايگاني، مرعشي نجفي و اراكي و حاج اقا ابوالفضل زاهدي و حاج آقا فريد محسني اراكي تلمذ كرد و در مكتب فقهاي برجسته به غور و تعمق در احكام شريعت اسلامي پرداخت و شيوه اجتهاد و استنباط فقه و اصول را فرا گرفت.
در بخشي از اجازه اي كه مرحوم آيت الله العظمي اراكي (ره) در سال 1372 (هـ .ق) در حاليكه شهيد صادقي در سن 28 سالگي بودند براي ايشان صادره كرده چنين آمده است: «... و بعد مخفي نماند بر اينكه جناب مستطاب عمادالعالمين نخبه الفضلاء المحققين عمده المحصلين و المشتغلين، غدوه المبلغين مروج الاحكام آقاي شيخ محمدحسين صادقي، سنين عديده و مدت متماديه در حوزه مقدسه قم محضر دانشمندان از فضلا و علما عمر خود را صرف تحصيل علوم شرعيه و نواميس الهيه و اخلاق نبويه نموده اند. تا اينكه مرتبه جليله وافري از علوم را فرا گرفته و از جهت علمي و عملي و اخلاقي آراسته و شايسته و برجسته شده اند...»
نظير اين عبارت در متن اجازات حضرات آيات عظام گلپايگاني و نجفي مرعشي نيز آمده است.
برگردان شرح كفايه الاصول به عربي، ترجمه و شرح ارشاد القلوب، تقريرات قسمتي از درس خارج فقه آيت الله العظمي مرعشي نجفي (ره)، حاشيه بر كتاب حج عروه الوثقي و مقالات متعدد با موضوعات تاريخي،اجتماعي، روايي و تفسير قرآن مجيد ازآثار علمي شهيد صادقي است كه در طول حيات مبارك به رشته تحرير درآورد.
تهذيب نفس ويژگي بارز شهيد
شهيد صادقي مراحل سلوك اخلاقي و تهذيب نفس را تا سرحد وارستگي از تعلق به حيات مادي و پا نهادن در وادي عشق به رضاي حق و حيات معنوي طي كرد.
او مصداق فرمايشات حضرت علي ابن ابيطالب (ع) بود كه فرمود: « من اراد ان يجعل نفسه اماماً للناس فليبدأ بتعليم نفسه قبل تعليم غيره»، «هر كس بخواهد خود را راهبر مردم قرار دهد بايد قبل از تعليم ديگران به تعليم و تهذيب نفس خود بپردازد.»
او به واسطه تمرين و ممارست، همه رفتار و گفتارش را بر پايه رضايت خداوند بنا نهاده و افسار نفس اماره را در قلب مطمئنه خود اسير كرده بود. از باب خدعه و فريب با كسي وارد نمي شد. اخلاص او فطري بود و با تقوي و توسل به فرامين الهي، آن را در وجود خود ملكه كرده بود. او در عبادت فقط به معبود مي انديشيد و همانطور كه حضرت علي (ع) مي فرمايد «الاخلاص ملاك العباده»،«قوام عبادت به خلوص نيت است» جز رضاي خدا نپوئيد و نجوئيد. مردم دوستدار روحانيت كه كمال دل بستگي او را به امور ديني مي ديدند مجذوب او مي شدند و همين باعث نفوذ كلام او در ميان مردم شده بود.
در سنگر مبارزه
قلب مالامال از توحيد و روح بي آلايش شهيد محمدحسين صادقي از وي مبارزي متعهد و متفكر ساخته بود. با نداي هل من ناصرٍ ينصرني حسين زمان وارد نهضت عاشورايي ايشان شد و علم و انديشه خود را براي مبارزه با بيداد و خفقان به صحنه آورد.
در سال 1341 (هـ .ش) كه مراجع عظام تقليد و روحانيت مبارز، مخالفت خود را با لوايح شش گانه موسوم به «انقلاب سفيد» شاه مخلوع ابراز داشتند، با درايت و تيزبيني به تبيين اهداف ضدديني و ضد مردمي ولي در عين حال فريبنده محمدرضا پهلوي پرداخت.
شهيد صادقي در يكي از تظاهراتي كه به مناسبت اعتراض به برگزاري «رفراندوم» شاه برپا شده بود، در چند نقطه از خيابان هاي شهر قم در حاليكه قرآن به دست داشت فرياد مي زد: «ما تابع قرآنيم، رفراندوم نمي خواهيم.» او در همان روز با نطقي آتشين،در برابر گارد شاهنشاهي به انتقاد از رژيم پرداخت و بواسطه آن،در مقابل حرم مطهر كريم اهل بيت حضرت فاطمه معصومه (س)، دستگير و پس از تحمل سه روز شكنجه در زندان شهرباني قم به زندان قزل قلعه تهران منتقل شد. در زندان مدتي با مرحوم با آيت الله طالقاني (ره) هم سلول بود و در يادداشتي كه در زندان نگارش كرده اسامي حدود 30 تن از روحانياني كه در آن زمان در اسارت رژيم بوده اند، را يادداشت كرده است. در پي اثر افزايش فشارهاي مردمي و مراجع، رژيم ناچار شد شهيد حجت الاسلام والمسلمين محمدحسين صادقي را از زندان آزاد كند. پس از آزادي از زندان، فعال تر از گذشته به افشاي ظلم و ستم پهلوي پرداخت و با مسافرت به بخش ها و مناطق مختلف كشور،پيام حضرت امام خميني (ره) را به گوش مردم رساند و آنان را به قيامي پيگير و عمومي براي براندازي حكومت دست نشانده پهلوي ترغيب كرد. در خلال اين مبارزات بارها از سوي ساواك مورد تهديد و آزار قرار گرفت. پس از حادثه ترور شاه، رژيم منفور پهلوي هر سال با برپايي مجلس شكرگذاري و ثناگويي مردم را به شركت در اين مراسم و دعا براي شاه وادار مي كرد. شهيد صادقي در اين مرحله نيز هرگز تسليم نشد و تهديدها و ترفندهاي عمال رژيم براي وادار ساختن او به دعاگويي براي شاه ناموفق مي ماند. يك بار پس از آنكه به خواسته مزدوران رژيم تن نداده بود، مورد ضرب و شتم و اهانت ايادي پهلوي در شهرستان ازنا قرار گرفت.
پس از حادثه آتش سوزي سينما ركس آبادان،با سخنراني دلنشين، پرده از چهره تزوير پهلوي برداشت و مردم را با حقايق بيشتر آشنا كرد. در پي آن مأموران ساواك اليگودرز به خانه شهيد صادقي يورش برده و او را دستگير و زنداني كردند. اين بار نيز پس از آزادي همچنان به مواضع انقلابي خود ادامه داد و در پي اعمال فشار و محدوديت از سوي ساواك از ازنا به قم و سپس به دعوت اهالي سنجان اراك راهي آن سامان شد و مدتي رهبري تظاهرات مردم آنجا را به عهده گرفت.
شهيد صادقي پس از پيروزي انقلاب اسلامي
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، مسئوليت كميته انقلاب اسلامي «ازنا» را عهده دار شد و در پايه گذاري نهادهاي انقلابي
شهيد حجت الاسلام والمسلمین محمد حسين صادقي
مانند: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، جهاد سازندگي، كميته امداد امام خميني و صندوق هاي قرض الحسنه نقش مهمي را در كنار مردم و جوانان ايفا نمود. شهيد صادقي همچنين طي حكمي از سوي مرحوم آيت الله مشكيني (ره) به رياست دادگاه انقلاب اليگودرز منصوب شد.
شيوه دادرسي او در محاكمات وابستگان رژيم و مأموران ساواك نمونه برجسته اي از عدالت اسلامي را به منصه ظهور كشاند و تحسين دست اندركاران امر قضا را برانگيخت. او در بخشي از سخنان خود كه در اولين جلسه دادگاه اليگودرز، در حضور انبوه مردم ايراد نمود، همه را به رعايت تقوا و گذشت دعوت كرد و گفت: «با وجود اينكه خود من توسط افرادي كه امروز محاكمه مي شوند دستگير و زنداني شده ام اما نسبت به اينها هيچ شكايتي ندارم و آنها را مي بخشم.»
شهيد صادقي در ازنا بارها از سوي گروهك هاي ضد انقلاب تهديد شد، اما گويا خداوند مي خواست او را در قربانگاه ديگري ببيند. وي با توجه به اهميت حزب جمهوري اسلامي در سالهاي اوليه پيروزي انقلاب اسلامي و نقش موثر آن در سازماندهي و شكل بخشيدن به نيروهاي اصيل و خط امام، از بدو تشكيل حزب همكاري و ارتباط نزديكي با دفتر مركزي آن برقرار كرد و شعبه حزب جمهوري اسلامي را در ازنا تأسيس كرد.
خانه ملت سنگر مبارزه
در انتخابات مجلس شوراي اسلامي به عنوان نماينده مردم دورود و ازنا برگزيده شد و به عضويت كميسيون امور اوقاف و خدمات كميته هاي امداد و خيرات درآمد. او همواره در سخنراني هايش به كارهاي گروهي تأكيد مي كرد و از متصديان امور مي¬خواست در پيشبرد اهداف به نظم و انضباط توجه ويژه داشته باشند.
او در نطق پيش از دستور نود و هفتمين جلسه علني مجلس شوراي اسلامي در تاريخ 29/10/1359 با اشاره به حماسه آفريني هاي دلاور مردان نيروهاي مسلح و جان بر كف جمهوري اسلامي ايران در خصوص مقام شامخ شهدا چنين مي گويد: «... مقام والاي شهيد نه چندان است كه فقط خود شهيد رستگار شود، بلكه مددكاران و وابستگان و بستگان و بازماندگان او هم سربلند و مفتخرند.
چنانچه رسول گرامي اسلام (ص) مي فرمايد: «من بلغ رساله غاز كان كمن اعتق رقبه و هو شريكه في ثواب غزوته» هر كس فقط پيام شهيد را برساند، پيام شهيد را، تا چه برسد به اينكه براي او پشتيباني و جانبازي كند مانند همان شهيد است، در ثواب،اجر و مزد ...»
شهيد صادقي همچنين اهداف خطوط انحرافي و ليبراليسم و در رأس آنان بني¬صدر خائن را خوب مي شناخت. او بارها ضمن افشاي خط انحرافي بني صدر به او هشدار مي داد كه از اقدامات و فعاليت هاي مخرب و تفرقه انگيز دست بردارد و از اعتماد مردم سوء استفاده نكند.
حجت الاسلام والمسلمين محمدحسين صادقي سرانجام پس از عمري مجاهدت در برپايي احكام اسلامي، شامگاه خونين هفتم تير سال 1360 همراه هفتاد و تن ديگر از ياوران و همراهان امام و انقلاب در انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي به دست منافقين به شهادت رسيد.
از شهيد صادقي نه فرزند به نام هاي صديقه، طاهره، فاطمه ، زهرا، احمد، محمود ، اعظم، علي و محسن به يادگار مانده است.