صفحه یادبود مجازی شهید مسعود قانعی خوزانی

در صورتی که عکس، فیلم یا هرگونه محتوای دیگری در رابطه با شهید مسعود قانعی خوزانی در اختیار دارید، با استفاده از فرم زیر برای ما ارسال کنید تا در این صفحه قرار گیرد.

نام :مسعود
نام خانوادگی : قانعی خوزانی
نام پدر : محمود
تاریخ تولد : 1343/07/01
محل تولد : اصفهان
سن : 17 سـال
مذهب : اسلام شیعه
تاریخ شهادت : 1361/11/20
محل شهادت : فکه
شغل : محصل
شهید مسعود قانعی خوزانی در 1 مهر ماه سال 1343 در اصفهان دیده به جهان گشود.وی تحصیلات خود را تا مقطع ديپلم ادامه داد.
این شهید گرانقدر سرانجام در 20 بهمن ماه سال 1361 در سن 17 سـالگی و در عملیات سال والفجرمقدماتي حوادث ناشی از درگیری در فکه دعوت حق را لبیک گفت.
مزار این شهید در قطعه 28 ردیف 65 شماره 10 بهشت زهرا(س) قرار دارد.
به مناسبت سالگرد شهید محمود صادقیشهید محمود صادقی ولادت: 1343، شهادت: 18 فروردین 61 ، محل شهادت: دهلران(منطقه تپه چشمه)، در هنگام پاک سازی میادین مین. شهید محمود صادقی با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه‏ها شد و در ستاد جنگ‏های نامنظم دکترچمران سازماندهی و پس از حماسه‏های فراوان مجروح گردید. با اشتیاق و نشاط، مجدد به جبهه بازگشت و با راه‏اندازی گروه تخریب و فراگیری آموزش‏های لازم، در شمار اولین تخریب‏چیان قرارگاه کربلا قرار گرفت. قبل از عملیات فتح المبین در گشت و شناسایی منطقه مجدد مجروح گردید اما در جبهه ماند تا به آرزویش شهادت دست یافت. قسمتی از و صیت‏نامه شهید محمود صادقی: اکنون که این وصیت‏نامه را می‏نویسم، به این معنی نیست که خود را لایق شهادت بدانم بلکه هنوز تا انسانیت و مومن واقعی شدن فاصله بسیار زیادی دارم و از خداوند متعال خواهانم اگر زنده بودنم برای اسلام فایده‏ای ندارد، جانم را بگیرد تا شاید شهادتم را اگر خدا قبول کند، برای مکتبم ثمره‏ای داشته باشد. از خداوند باری تعالی خواهانم که ما را از سربازان امام زمان(عج) قرار دهد. خاطرات شهید مسعود قانعی همرزم شهید محمود صادقی اولین کسی که از بچه‏های تخریب(قرارگاه مرکزی کربلا) شهید شد، محمود صادقی بود. رفاقت ما از دارخوین آغاز شد که به همراه 6 نفر دیگر در خیلی از مواقع در کنار هم بودیم. دوستی ایشان با من، لطف خدا و شهادت و خون ایشان رسالتی بود که مرا بسازد و آن خصلت‏هایی که دارم، رفع شود. تواضع ایشان در تمامی بچه‏های تخریب نمونه و صداقت‏ش به ذات‏ش آمیخته بود. آنقدر پاک بود که اگر از هرکسی بپرسی می‏گوید من متواضع‏تر و صادق‏تر از او ندیدم. مطالب بسیاری از ایشان به خاطر دارم؛ زمانی که در دکل دیده‏بانی بودم، شب‏ها تک و تنها به نزدم می‏آمد و از اخلاق و آرامش روحی ایشان نکات فراوانی می‏آموختم، در مدت 4 ماه همراهی، هیچ موقع عصبانی نشدند. همیشه اگر می‏دید که ما کاری داریم، صادقانه انجام می‏دادند؛ مثلاً اگر بچه‏ها غذا می‏خوردند و ظرف‏ها را نمی‏شستند ایشان ظروف را می‏شست، یا اگر می‏‏دیدند ما در امور خودمان تنبلی می‏کنیم، سریع کمک می‏کردند. خیلی محبت داشت، یادم می‏آید که گلودردی داشتم، ایشان رفتند از شهر نشاسته خریدند و هر روز صبح آماده و برای بهبود و درمان ما تلاش می نمودند، حتی برای‏مان آش هم پختند. اولین کسی که برای برادران: مادر بود، دکتر بود، دلسوز و یاور بود، شهید عزیز محمود صادقی بود. خدا می‏داند که چقدر صداقت داشت، هیچ وقت دروغ نگفت، اصلاً به ذهن‏ش خطور نمی‏کرد، خیلی پاک بود. روز 18 فروردین 61 مجروح و در منزل بودم، زمانی که خبر شهادت محمود را دریافت کردم گویی دیواری بر سرم خراب شد. محمود صادقی در حال پاک سازی میدان مین در تپه چشمه(دهلران) بر روی مین والمر میرود و به آرزویش می‏رسد. همرزمان ایشان نقل کردند دو شب قبل از شهادتش در دعای توسل می گوید: « خدایا خسته شدیم، همه رفتند و ما ماندیم، خدایا ما را هم قبول کن». ایشان یک دنیا صدق و صفا و شور و عشق بودند و در حالی که پای ایشان تیر خورده بود، اما با پای مجروح در جبهه ماندند و به شهادت رسیدند.
اَلسَّلامُ عَلي رَسوُلِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلي نَبِي اللّهِ اَلسَّلامُ عَلي مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللّهِ؛ اَلسَّلامُ عَلي اَهْلِ بَيْتِهِ الطّاهِرين اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ اَيُّهَا الشُّهَدآءُ الْمُؤْمِنُونَ؛ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ الاْيمانِ وَ التَّوْحيدِ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ دينِ اللّهِ وَ اَنْصارَ رَسُولِهِ عَلَيْهِ وَ الِهِ السَّلامُ سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَي الدّارِ اَشْهَدُ اَنَّ اللّهَ اخْتارَكُمْ لِدينِهِ وَ اصْطَفاكُمْ لِرَسُولِهِ؛ وَاَشْهَدُ اَنَّكُمْ قَدْ جاهَدْتُمْ فِي اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ وَ ذَبَبْتُمْ عَنْ دينِ اللّهِ وَ عَنْ نَبِيِّهِ؛ وَ جُدْتُمْ بِاَنْفُسِكُمْ دُونَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّكُم قُتِلْتُمْ عَلي مِنْهاجِ رَسُولِ اللّهِ؛ فَجَزاكُمُ اللّهُ عَنْ نَبِيِّهِ وَعَنِ الاِْسْلامِ وَ اَهْلِهِ اَفْضَلَ الْجَزآءِ وَ عَرَّفَنا وُجُوهَكُمْ في مَحَلِّ رِضْوانِهِ وَ مَوْضِعِ اِكْرامِهِ مَعَ النَّبِيّينَ وَ الصِّدّيقينَ وَ الشُّهَدآءِ وَ الصّالِحينَ وَ حَسُنَ اُولَّئِكَ رَفيقاً اَشْهَدُ اَنَّكُمْ حِزْبُ اللّهِ وَاَنَّ مَنْ حارَبَكُمْ فَقَدْ حارَبَ اللّهَ وَ اَنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبينَ الْفائِزينَ الَّذينَ هُمْ اَحْيآءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَعَلي مَنْ قَتَلَكُمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَ الْمَلاَّئِكَةِ و َالنّاسِ اَجْمَعينَ اَتَيْتُكُمْ يا اَهْلَ التَّوْحيدِ زائِراً وَبِحَقِّكُمْ عارِفاً وِبِزِيارَتِكُمْ اِلَي اللّهِ مُتَقَرِّباً وَ بِما سَبَقَ مِنْ شَريفِ الاْعْمالِ وَ مَرْضِي الاْفْعالِ عالِماً فَعَلَيْكُمْ سَلامُ اللّهِ وَ رَحْمَتُهُ وَ بَرَكاتُهُ وَ عَلي مَنْ قَتَلَكُمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَ غَضَبُهُ وَ سَخَطُهُ اَللّهُمَّ انْفَعْني بِزِيارَتِهِمْ وَ ثَبِّتْني عَلي قَصْدِهِمْ وَ تَوَفَّني عَلي ما تَوَفَّيْتَهُمْ عَلَيْهِ وَ اجْمَعْ بَيْني وَ بَيْنَهُم في مُسْتَقَرِّ دارِ رَحْمَتِكَ اَشْهَدُ اَنَّكُمْ لَنا فَرَطٌ وَ نَحْنُ بِكُمْ لاحِقُونَ

سلام بر رسول خدا سلام بر پیامبر خدا سلام بر محمد بن عبداللّه سلام بر خاندان پاکش سلام بر شما ای شهیدان با ایمان سلام بر شما ای خاندان ایمان و توحید سلام بر شما ای یاران دین خدا و یاران رسول خدا - که بر او و آلش سلام باد - سلام بر شما بدان شکیبائی که کردید پس چه خوب است خانه سرانجام شما گواهی دهم که براستی خداوند شما را برای دین خود انتخاب فرمود و برگزیدتان برای رسول خود و گواهی دهم که شما در راه خدا جهاد کردید آن طور که باید و دفاع کردید از دین خدا و از پیغمبر خدا و جانبازی کردید در رکاب رسول خدا و گواهی دهم که شما بر همان راه رسول خدا کشته شدید پس خدای تان پاداش دهد از جانب پیامبرش و از دین اسلام و مسلمانان بهترین پاداش و بشناساند به ما صورت های شما را در جایگاه رضوان خود و موضع اکرامش همراه با پیمبران و راستگویان و شهیدان و صالحان و چه نیکو رفیقانی هستند آن ها گواهی دهم که شمائید حزب خدا و هر که با شما بجنگد مسلماً با خدا جنگ کرده و براستی شما از مقربان و رستگارانید که در پیشگاه پروردگارشان زنده اند و روزی می خورند پس لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آن که شما را کُشت آمده ام به نزد شما برای زیارت ای اهل توحید و به حق شما عارفم و بوسیله زیارت شما بسوی خدا تقرب جویم و بدان چه گذشته از اعمال شریف و کارهای پسندیده دانایم پس بر شما باد سلام خدا و رحمت و برکاتش و لعنت خدا و خشم غضبش بر آن کس که شما را کُشت خدایا سود ده مرا به زیارت شان و بر آن نیتی که آن ها داشتند مرا هم ثابت بدار و بمیرانم بر آن چه ایشان را بر آن میراندی و گرد آور میان من و ایشان در جایگاه خانه رحمتت گواهی دهم که شما بر ما سبقت گرفتید.
بهشت زهرا(س) , قطعه 28, ردیف 65, شماره 10
در حال بارگیری نقشه...
لطفاً خاطرات و دلنوشته های خود را برای درج در این صفحه در کادر زیر بنویسید

دلنوشته های قبلی:

جستجو در صفحات درگذشتگان