نام :ابوالفضل
نام خانوادگی : رمضانی
نام پدر : اعظم خان
تاریخ تولد : 1340/09/02
محل تولد : تهران
سن : 21 سـال
مذهب : اسلام شیعه
تاریخ شهادت : 1361/02/20
محل شهادت : خرمشهر
شغل : پاسدار
دسته عملیاتی : سپاه پاسداران
شهید ابوالفضل رمضانی در 2 آذر ماه سال 1340 در تهران پا به عرصه هستی نهاد.این شهید والامقام دارای ملیت ایران و مذهب اسلام شیعه بود.وی تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد و به عضویت سپاه پاسداران درآمد. این شهید گرانقدر سرانجام در 20 اردیبهشت ماه سال 1361 در سن 21 سـالگی حوادث ناشی از درگیری در خرمشهر به مقام والای شهادت نایل گشت. مزار این شهید در قطعه 26 ردیف 1 شماره 46
بهشت زهرا (س) قرار دارد.
پاسدار دلاور شهید ابوالفضل رمضانی در آذر ماه سال ۱۳۴۰ در خانواده مذهبی در تهران متولد شد.
وی در سایه محبت های پدر و مادر مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت. همیشه در نزد دوستان و آشنایان به خواندن نماز اول وقت و همچنین خواندن نماز توأم با متانت شهرت داشت.مقطع دبیرستان را در رشته علوم انسانی با موفقیت پشت سر گذاشت و در سال ۱۳۵۸ ، پس از پیروزی انقلاب به عضویت سپاه پاسداران درآمد، در همین حین به یادگیری چتربازی میپرداخت که متاسفانه به دستور بنی صدر، آموزش به پاسداران ممنوع شد.
پس از شروع جنگ تحمیلی از سوی رژیم متجاوز عراق، در جبهه غرب شروع به فعالیت کرد و سپس به جنوب( جبهه های سرپل ذهاب ) اعزام گشت.
پس از گذشت چندین ماه با مجروحیت گردن به تهران بازگشت و بستری شد. بعد از بهبودی مدتی در پادگان ولیعصر سپاه تهران فعالیت کرد.
پس از عزل بنی صدر توسط امام و زمان ریاست جمهوری حضرت آقای خامنهای،عضو حفاظت ریاست جمهوری شد.
وی در فروردین ماه سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد.
همزمان با عملیات بیت المقدس با اینکه تنها بیست روز از ازدواجش میگذشت، با اصرار فراوان به جبهه برگشت و در عملیات بیت المقدس شرکت نمود.
شهید ابوالفضل رمضانی با عشق رسیدن به هدف متعالی و کسب رضای خدا، سه روز پس از شروع عملیات، وصیتنامه خود را چنین نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدو الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا ( سوره احزاب، آیه ۲۳ )
از مؤمنان بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، پس برخی بر آن عهد ایستادگی کردند ( تا در راه خدا شهید شدند ) و برخی به انتظار فیض شهادت مقاومت کردند و عهد خود را تغییر ندادند.
پروردگارا رهبرمان که نور چشم است را در پناه خود حفظ فرما و از عمر ما بکاه و به عمر رهبر عزیزمان بیفزا
ما را در اعمال موفق بدار
خداوندا ، بزرگ شده بلای ما ، آشکار شده نهان ما و برداشته شده پرده از کارهای ما. پس تو را به جلال و بزرگیت قسم میدهم که ما را در اعمال به خود وامگذار.
پدر جان، سلام و درود مرا از کربلای حسینی بپذیر
ای پدر عزیز و مهربان، شما در حق من بسیار نیکوئی کرده ای و زحمات مرا تا بدینجا تحمل کرده ای. من از روی شما شرمنده هستم و امیدوارم که مرا حلال کرده و از تقصیرات من درگذری.
سلام و درود بر شما مادر جان
پیروزی شما را در اعمال از خداوند کریم و قادر خواهانم.
مادر جان برای همه رزمندگان اسلام دعا کن و پیروزی آن ها را از خدا بخواه.
امیدوارم که در کارهایت پیروز و سربلند باشی.
خواندن قرآن را، این کتاب آسمانی را جزء کارهای ضروری خود قرار بدهید.
سخن بسیار است ولی وقت تنگ
از طرف من از همه اهل فامیل و آشنایان حلالیت بطلبید و سلام مرا به آن ها برسانید و بگوئید دعاگوی تک تک آن ها هستم.
شما را به خدای قادر و توانا میسپارم.
دوست شما ابولفضل
وی وصیتنامه خود را با این شعر به پايان رساند:
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
شهید ابوالفضل رمضانی در مرحله دوم از عملیات بیت المقدس و در تاريخ بیستم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱، درحالیکه تنها یک هفته از نوشتن وصیتنامه اش گذشته بود، به لقاء خداوند شتافت.
اَلسَّلامُ عَلي رَسوُلِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلي نَبِي اللّهِ اَلسَّلامُ عَلي مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللّهِ؛ اَلسَّلامُ عَلي اَهْلِ بَيْتِهِ الطّاهِرين اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ اَيُّهَا الشُّهَدآءُ الْمُؤْمِنُونَ؛ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ الاْيمانِ وَ التَّوْحيدِ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ دينِ اللّهِ وَ اَنْصارَ رَسُولِهِ عَلَيْهِ وَ الِهِ السَّلامُ سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَي الدّارِ اَشْهَدُ اَنَّ اللّهَ اخْتارَكُمْ لِدينِهِ وَ اصْطَفاكُمْ لِرَسُولِهِ؛ وَاَشْهَدُ اَنَّكُمْ قَدْ جاهَدْتُمْ فِي اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ وَ ذَبَبْتُمْ عَنْ دينِ اللّهِ وَ عَنْ نَبِيِّهِ؛ وَ جُدْتُمْ بِاَنْفُسِكُمْ دُونَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّكُم قُتِلْتُمْ عَلي مِنْهاجِ رَسُولِ اللّهِ؛ فَجَزاكُمُ اللّهُ عَنْ نَبِيِّهِ وَعَنِ الاِْسْلامِ وَ اَهْلِهِ اَفْضَلَ الْجَزآءِ وَ عَرَّفَنا وُجُوهَكُمْ في مَحَلِّ رِضْوانِهِ وَ مَوْضِعِ اِكْرامِهِ مَعَ النَّبِيّينَ وَ الصِّدّيقينَ وَ الشُّهَدآءِ وَ الصّالِحينَ وَ حَسُنَ اُولَّئِكَ رَفيقاً اَشْهَدُ اَنَّكُمْ حِزْبُ اللّهِ وَاَنَّ مَنْ حارَبَكُمْ فَقَدْ حارَبَ اللّهَ وَ اَنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبينَ الْفائِزينَ الَّذينَ هُمْ اَحْيآءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَعَلي مَنْ قَتَلَكُمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَ الْمَلاَّئِكَةِ و َالنّاسِ اَجْمَعينَ اَتَيْتُكُمْ يا اَهْلَ التَّوْحيدِ زائِراً وَبِحَقِّكُمْ عارِفاً وِبِزِيارَتِكُمْ اِلَي اللّهِ مُتَقَرِّباً وَ بِما سَبَقَ مِنْ شَريفِ الاْعْمالِ وَ مَرْضِي الاْفْعالِ عالِماً فَعَلَيْكُمْ سَلامُ اللّهِ وَ رَحْمَتُهُ وَ بَرَكاتُهُ وَ عَلي مَنْ قَتَلَكُمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَ غَضَبُهُ وَ سَخَطُهُ اَللّهُمَّ انْفَعْني بِزِيارَتِهِمْ وَ ثَبِّتْني عَلي قَصْدِهِمْ وَ تَوَفَّني عَلي ما تَوَفَّيْتَهُمْ عَلَيْهِ وَ اجْمَعْ بَيْني وَ بَيْنَهُم في مُسْتَقَرِّ دارِ رَحْمَتِكَ اَشْهَدُ اَنَّكُمْ لَنا فَرَطٌ وَ نَحْنُ بِكُمْ لاحِقُونَ
سلام بر رسول خدا سلام بر پیامبر خدا سلام بر محمد بن عبداللّه سلام بر خاندان پاکش سلام بر شما ای شهیدان با ایمان سلام بر شما ای خاندان ایمان و توحید سلام بر شما ای یاران دین خدا و یاران رسول خدا - که بر او و آلش سلام باد - سلام بر شما بدان شکیبائی که کردید پس چه خوب است خانه سرانجام شما گواهی دهم که براستی خداوند شما را برای دین خود انتخاب فرمود و برگزیدتان برای رسول خود و گواهی دهم که شما در راه خدا جهاد کردید آن طور که باید و دفاع کردید از دین خدا و از پیغمبر خدا و جانبازی کردید در رکاب رسول خدا و گواهی دهم که شما بر همان راه رسول خدا کشته شدید پس خدای تان پاداش دهد از جانب پیامبرش و از دین اسلام و مسلمانان بهترین پاداش و بشناساند به ما صورت های شما را در جایگاه رضوان خود و موضع اکرامش همراه با پیمبران و راستگویان و شهیدان و صالحان و چه نیکو رفیقانی هستند آن ها گواهی دهم که شمائید حزب خدا و هر که با شما بجنگد مسلماً با خدا جنگ کرده و براستی شما از مقربان و رستگارانید که در پیشگاه پروردگارشان زنده اند و روزی می خورند پس لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آن که شما را کُشت آمده ام به نزد شما برای زیارت ای اهل توحید و به حق شما عارفم و بوسیله زیارت شما بسوی خدا تقرب جویم و بدان چه گذشته از اعمال شریف و کارهای پسندیده دانایم پس بر شما باد سلام خدا و رحمت و برکاتش و لعنت خدا و خشم غضبش بر آن کس که شما را کُشت خدایا سود ده مرا به زیارت شان و بر آن نیتی که آن ها داشتند مرا هم ثابت بدار و بمیرانم بر آن چه ایشان را بر آن میراندی و گرد آور میان من و ایشان در جایگاه خانه رحمتت گواهی دهم که شما بر ما سبقت گرفتید.