صفحه یادبود مجازی شهید مرادعلی مومنی راد

در صورتی که عکس، فیلم یا هرگونه محتوای دیگری در رابطه با شهید مرادعلی مومنی راد در اختیار دارید، با استفاده از فرم زیر برای ما ارسال کنید تا در این صفحه قرار گیرد.

نام :مرادعلی
نام خانوادگی : مومنی راد
نام پدر : جواد
تاریخ تولد : 1343/01/10
محل تولد : البرز - ساوجبلاغ - شهرجدیدهشتگرد
سن : 22 سـال
مذهب : اسلام شیعه
تاریخ شهادت : 1365/06/15
محل شهادت : حاج عمران
شهید مرادعلی مومنی راد در 10 فروردین ماه سال 1343 در البرز - ساوجبلاغ - شهرجدیدهشتگرد پا به عرصه هستی نهاد.این شهید والامقام دارای ملیت ایرانی و مذهب اسلام شیعه بود.
این شهید گرانقدر سرانجام در 15 شهریور ماه سال 1365 در سن 22 سـالگی و در عملیات سال کربلای 2 سوختگی در حاج عمران به مقام والای شهادت نایل گشت.
مزار این شهید در امامزاده محمد قرار دارد.
امروز یه بچه محل ما به همین نام به رحمت خدا رفتن .خدا بیامرز راننده بودن و همسن های ما کلی خاطره با ایشون دارن.از شنیدن خبر فوتش شوکه شدم مثل همین احساسی که همه ما موقع مرگ یه آشنا پیدا می کنیم .اولین سوالی که می پرسیم اینه که مگه قرار بود بمیره؟! .جوابش رو همه می دونیم و با دیدن جوابش ترس برومون می داره !خدایا منم قراره ؟؟!!ناخود آگاه اسم ایشون رو گوگل کردم به امید عکسی یا مطلبی ولی یه راننده مینی بوس دهه 60و70 مگه چقد شناخته شده است .اسم این شهید اومد من کمترین صلوات و فاتحه ای نثار کردم نه به این امید که روحش شاد بشه اونا نیازی به فاتحه امثال من گناهکار ندارن ولی عجیب روح خود من شاد شد جواب سوالم رو یافتم .آره میمیری حتما شک نکن همانطور که مش مراد عمو هم دیروز این ساعت فکرش رو هم نمی کرد ولی چجوری مردنش دست تواه .می خوای مثل مش مراد عمو به رحمت خدا بری یا این شهید بزرگوار .البته می دونم این قدر پیش خدا عزیز نیستم ولی شهید بزرگوار دستم به دامنت تو رو جون مادرت دعا کن مرگ منم خیلی مثل بقیه نباشه یک کم هم شده شبیه تو باشه .نوکرتم.
اَلسَّلامُ عَلي رَسوُلِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلي نَبِي اللّهِ اَلسَّلامُ عَلي مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللّهِ؛ اَلسَّلامُ عَلي اَهْلِ بَيْتِهِ الطّاهِرين اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ اَيُّهَا الشُّهَدآءُ الْمُؤْمِنُونَ؛ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ الاْيمانِ وَ التَّوْحيدِ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ دينِ اللّهِ وَ اَنْصارَ رَسُولِهِ عَلَيْهِ وَ الِهِ السَّلامُ سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَي الدّارِ اَشْهَدُ اَنَّ اللّهَ اخْتارَكُمْ لِدينِهِ وَ اصْطَفاكُمْ لِرَسُولِهِ؛ وَاَشْهَدُ اَنَّكُمْ قَدْ جاهَدْتُمْ فِي اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ وَ ذَبَبْتُمْ عَنْ دينِ اللّهِ وَ عَنْ نَبِيِّهِ؛ وَ جُدْتُمْ بِاَنْفُسِكُمْ دُونَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّكُم قُتِلْتُمْ عَلي مِنْهاجِ رَسُولِ اللّهِ؛ فَجَزاكُمُ اللّهُ عَنْ نَبِيِّهِ وَعَنِ الاِْسْلامِ وَ اَهْلِهِ اَفْضَلَ الْجَزآءِ وَ عَرَّفَنا وُجُوهَكُمْ في مَحَلِّ رِضْوانِهِ وَ مَوْضِعِ اِكْرامِهِ مَعَ النَّبِيّينَ وَ الصِّدّيقينَ وَ الشُّهَدآءِ وَ الصّالِحينَ وَ حَسُنَ اُولَّئِكَ رَفيقاً اَشْهَدُ اَنَّكُمْ حِزْبُ اللّهِ وَاَنَّ مَنْ حارَبَكُمْ فَقَدْ حارَبَ اللّهَ وَ اَنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبينَ الْفائِزينَ الَّذينَ هُمْ اَحْيآءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَعَلي مَنْ قَتَلَكُمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَ الْمَلاَّئِكَةِ و َالنّاسِ اَجْمَعينَ اَتَيْتُكُمْ يا اَهْلَ التَّوْحيدِ زائِراً وَبِحَقِّكُمْ عارِفاً وِبِزِيارَتِكُمْ اِلَي اللّهِ مُتَقَرِّباً وَ بِما سَبَقَ مِنْ شَريفِ الاْعْمالِ وَ مَرْضِي الاْفْعالِ عالِماً فَعَلَيْكُمْ سَلامُ اللّهِ وَ رَحْمَتُهُ وَ بَرَكاتُهُ وَ عَلي مَنْ قَتَلَكُمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَ غَضَبُهُ وَ سَخَطُهُ اَللّهُمَّ انْفَعْني بِزِيارَتِهِمْ وَ ثَبِّتْني عَلي قَصْدِهِمْ وَ تَوَفَّني عَلي ما تَوَفَّيْتَهُمْ عَلَيْهِ وَ اجْمَعْ بَيْني وَ بَيْنَهُم في مُسْتَقَرِّ دارِ رَحْمَتِكَ اَشْهَدُ اَنَّكُمْ لَنا فَرَطٌ وَ نَحْنُ بِكُمْ لاحِقُونَ

سلام بر رسول خدا سلام بر پیامبر خدا سلام بر محمد بن عبداللّه سلام بر خاندان پاکش سلام بر شما ای شهیدان با ایمان سلام بر شما ای خاندان ایمان و توحید سلام بر شما ای یاران دین خدا و یاران رسول خدا - که بر او و آلش سلام باد - سلام بر شما بدان شکیبائی که کردید پس چه خوب است خانه سرانجام شما گواهی دهم که براستی خداوند شما را برای دین خود انتخاب فرمود و برگزیدتان برای رسول خود و گواهی دهم که شما در راه خدا جهاد کردید آن طور که باید و دفاع کردید از دین خدا و از پیغمبر خدا و جانبازی کردید در رکاب رسول خدا و گواهی دهم که شما بر همان راه رسول خدا کشته شدید پس خدای تان پاداش دهد از جانب پیامبرش و از دین اسلام و مسلمانان بهترین پاداش و بشناساند به ما صورت های شما را در جایگاه رضوان خود و موضع اکرامش همراه با پیمبران و راستگویان و شهیدان و صالحان و چه نیکو رفیقانی هستند آن ها گواهی دهم که شمائید حزب خدا و هر که با شما بجنگد مسلماً با خدا جنگ کرده و براستی شما از مقربان و رستگارانید که در پیشگاه پروردگارشان زنده اند و روزی می خورند پس لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آن که شما را کُشت آمده ام به نزد شما برای زیارت ای اهل توحید و به حق شما عارفم و بوسیله زیارت شما بسوی خدا تقرب جویم و بدان چه گذشته از اعمال شریف و کارهای پسندیده دانایم پس بر شما باد سلام خدا و رحمت و برکاتش و لعنت خدا و خشم غضبش بر آن کس که شما را کُشت خدایا سود ده مرا به زیارت شان و بر آن نیتی که آن ها داشتند مرا هم ثابت بدار و بمیرانم بر آن چه ایشان را بر آن میراندی و گرد آور میان من و ایشان در جایگاه خانه رحمتت گواهی دهم که شما بر ما سبقت گرفتید.
امامزاده محمد
در حال بارگیری نقشه...
لطفاً خاطرات و دلنوشته های خود را برای درج در این صفحه در کادر زیر بنویسید

دلنوشته های قبلی:
برادر شهید
نحوه شهادت برادرم از قول دوست صمیمی وی بنام‌. شهید قاسم میرزایی که هم همکار وی در سپاه پاسداران کرج بوده و هم همرزم در در‌جهبه جنگ بوده و کمتر از دو سال بعد از شهادت برادرم شهید شده‌ به این صورت بوده که در عملیات کربلای دو که شهید مراد مسؤل تدارکات رزمندگان شرکت کننده در عملیات بوده و گروهی از رزمندگان در محاصره‌ نیروهای عراقی قرار گرفته و هیچگونه مهمات برای مقابله‌. نداشتن خود شهید به همراه یک ماشین تویوتا با کلی مهمات و سلاح برای کمک به نیروهای محاصره شده راهی ميدان شده و هنگام نزدیک شدن به نیروهامورد اصابت گلوله خمپاره نیروهای عراقی قرار گرفته و به شهادت رسيده و کاملا بدن پاکش مورد سوختگی کامل قرار می‌گیرد
برادر شهید
شهید دز دهم فروردین ۱۳۴۳ در روستای‌خودکاوندطالفان در یک خانواده مذهبی پا‌به دنیا گذاشت و دوران اول و دوم ابتدایی را در همان روستا مشغول به تحصیل بود و در سن نه سالگی همراه خانواده شامل دو برادر از خودش کوچکتر و پدر و‌مادر از روستا به تهران مهاجرت‌و همگام با ادامه‌ تحصیل جهت‌ کمک به معاش خانواده مشغول به دستفروشی شده و تا پايان دوره ابتدایی در تهران ساکن بوده و بعد از آن با خانواده شامل سه برادر و یک خواهر کوچکتر با پدر و مادر به حصارک کرج عزیمت و دوران راهنمايي را نیز باکارکردن جهت‌ کمک به معاش خانواده در حصارک کرج سپری نموده‌ ودر اوان نو جوانی همزمان با شروع انقلاب واردارگانهای انقلابی و بعدا وارد سپاه شده و از ابتدای جنگ نیز به جبهه‌ جنگ مراجعه و در کل دوران جنگ تا شهادت متناوبا به جبهه‌ رفته و کمتر زمانی در پشت جبهه مراجعه می نموده وقبل از شهادت ازدواج و حاصل این ازدواج یک پسر بچه بنام رشید مومنی راد میباشد

جستجو در صفحات درگذشتگان