آلبوم تصاویر

خلاصه زندگی نامه

نام: محمد جواد

نام خانوادگی: شرافت

نام پدر: بزرگ

زادگاه: شوشتر

زادروز: 12 مهر 1306

تحصیلات: علوم حوزوی

تخصص: ادبیات فارسی و مدیریت

شهادت: 7 تیر 1360

محل شهادت: دفتر حزب جمهوری

آرامگاه: بهشت زهرا، مقبره شهدای 72 تن

زندگی نامه

زندگی نامه شهید سید محمد جواد شرافت

شهید سید محمد جواد شرافت فرزند سید بزرگ، دوازدهم مهر سال ۱۳۰۶ در شوشتر و خانواده ای پاک و معتقد به دنیا آمد. پدرش از سادات معتقد منطقه و مادرش از زنان پاکدامن و مومن آن دیار بود. او از همان دوران کودکی ذهنی کنجکاو داشت و به مطالعه و تفکر علاقه نشان می داد. در سن چهارده سالگی با همفکری جمعی از دوستانش، انجمن تبلیغات اسلامی را در زادگاهش ایجاد کرد و از همان تاریخ به مبارزه با مفاسد و نفی طاغوت همت گماشت.

در ۱۶ سالگی تشکیل خانواده داد و یک سال پس از آن در آموزش و پرورش شوشتر، به تعلیم و تعلم نوجوانان و جوانان روی آورد.
او همواره به شغل معلمی به عنوان یک فریضه می نگریست و آن را دوست داشت و به آن عشق می ورزید. شهید شرافت با توجه به سخنان گهربار امیرالمومنین که درباره اوضاع فاسد دوره جاهلیت فرموده است: «خداوند رسول گرامی را به پیامبری مبعوث فرمود، هنگامی که مردم گمراه و سرگردان بودند و در بیراهه های فتنه و فساد سیر می کردند. هوای نفس اسیرشان ساخته و تکبر و خودپرستی به اشتباهشان سوق داده بود و بر اثر جهل و نادانی، کوته فکر و سبک سرگشته و در کارها چرت زده و نگران بودند.» شغل معلمی را ادامه رسالت انبیاء معرفی می کرد.

وی چند سال در شوشتر به تدریس ادامه و پس از آن به واسطه مبارزات انقلابی خود مجبور شد تا سال ۱۳۴۲ (هـ .ش) مدتی را در ادارات مختلف و بقیه را در سنگر آموزش و پرورش به امر بازگو کردن حقایق اسلام و پرده برداری از ماهیت ظلم و فساد دربار طاغوت گذراند.
در سن ۳۸ سالگی در آزمون کنکور قبول و در دانشگاه تهران در رشته ادبیات مشغول به تحصیل شد. در این زمان با احساس نیاز آشنا کردن مردم با قرآن و عمل به مفاهیم و حفظ آن، جلسات تفسیر قرآن را در خانه ای روبروی دانشگاه تهران برپا کرد و به آموزش حقایق قرآنی پرداخت. او به فرموده امام جعفر صادق علیه السلام قرآن را جایگاه نور هدایت و چراغ های شب تار می دانست تا شخص در پرتو آن در تاریکی ها مسیر را طی کند.

او همچنین با حضور در حوزه های اندیشه اسلامی، وجود خود را با کسب علوم دینی تطهیر کرد و مقدمات فقه را فرا گرفت. از شهید شرافت آثار گرانبهایی به یادگار مانده است که ترجمه کتاب «زندگانی حضرت فاطمه (س)» و تألیف کتاب «مردگان با ما سخن می گویند» از جمله آنهاست. شهید شرافت در سایه اندیشه هایی که داشت، هرگز در برابر طاغوت و کج اندیشی عمال آن سکوت نمی کرد. وی در سال ۱۳۳۱ (هـ .ش) و برگزاری انتخابات فرمایشی مجلس شاهنشاهی، با یکی از کاندیداهای مزدور شاه درگیر شد و حقایقی را بر مردم منطقه شوشتر آشکار ساخت. رژیم که در آن زمان تاب دیدن مبارزات علنی مردم را نداشت و می خواست، هر حرکت انقلابی را در نطفه خاموش کند، سید محمد جواد شرافت را دستگیر و به اهواز تبعید کرد. او تا سال ۴۲ همواره تحت مراقبت شدید رژیم بود و چند بار مورد تهاجم مأموران امنیتی شاه قرار گرفت و بازداشت شد، اما دیری نمی گذشت که با قیام توده های مردم شهر شوشتر و تعطیلی عمومی که به خاطر اعتراض به دستگیری او رخ می داد، آزاد می شد.
وی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ هـ.ش، به نشانه اعتراض به بازداشت مرجع عالیقدر جهان تشیع، حضرت امام خمینی (ره)، برنامه وسیعی را برای مبارزه با رژیم منفور پهلوی طراحی کرد و خود با سخنرانی علیه شاه، مردم را به صحنه علنی مبارزات و اعتراضات گسترده کشاند. در پی این اقدام ساواک با دستگیری سید محمد شرافت در پوشش ادامه تحصیل او را به تهران تبعید نمود و پس از انتقال به تهران از ورود او به دانشسرای تربیت معلم جلوگیری کرد. شهید شرافت در سال ۱۳۴۵ با همکاری جمعی از معلمان متعهد و انقلابی آموزش و پرورش مانند شهید محمدعلی رجایی، برنامه تظاهرات و اعتصابات معلمان ایران را تدارک دید و به اجرا درآورد که در نتیجه این حرکت انقلابی، او و جمعی از یارانش دستگیر و دوباره به تبعید فرستاده شدند.

ساواک ابتدا سید محمد شرافت را به بیدخت گناباد، سپس چالوس و از‌آنجا به کرج و سرانجام به تهران تبعید کرد. رژیم دیکتاتوری آریامهر، هر بار با انتقال او از شهری به شهر دیگر به خصوص به شهرهای کوچک تصور می کرد که می تواند از ادامه فعالیت های دینی و مبارزاتی او ممانعت یا دامنه آن را کوتاه و محدود نماید. اما تجربه بیش از سه سال حضور شهید شرافت در کرج نشان داد که سخت در اشتباه بود، زیرا چشمه در همه جا جاری خواهد بود.

ساواک پس از ناموفق ماندن فشار تبعید و محروم کردن شرافت از تدریس عاقبت تصمیم به ترور او گرفت. بنابر پرونده های به دست آمده از ساواک، قرار بود سید محمد شرافت در یک حادثه ساختگی به شهادت برسد اما آنان غافل از این آیه قرآن بودند که می فرماید: «و مکروا ومکر الله والله خیرالماکرین»، شهید شرافت آن روز به سبب کسالتی که بر وی عارض شد در منزل ماند و این توطئه رژیم نیز عقیم شد.

شهید سید محمد جواد شرافت پس از سال ها تحمل سختی های تبعید، به تهران منتقل شد و در هنرستان مافی به همراه یکی از برادران مبارز دیگر بنام «شهید ایرج شهسواری» فعالیت در حوزه اندیشه و تعلیم جوانان را از سر گرفت.
وی در همین دوران جلسات تفسیر قرآن را بار دیگر در مسجد الحسین(ع) و نیز در دماوند شروع کرد و پس از شش سال و در آستانه پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به تهران آمد. او آموزه های قرآنی را همواره به جوانان می‌آموخت و با قدرت بیشتری برای سرنگونی رژیم پهلوی به کار می بست.

با پیروزی انقلاب اسلامی مدتی در سمت مشاور شهید محمدعلی رجایی که در‌آن مقطع زمانی، وزیر آموزش و پرورش بود، به فعالیت های خود در این مسیر ادامه داد و در ضمن عضو هیئت رئیسه بنیاد فرهنگی البرز هم بود. وی در چهار دوره انتخابات سراسری کشور به عنوان عضو هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات استان تهران انتخاب شد و برای صیانت آراء مردم تلاش بی وقفه ای از خود به یادگار گذاشت. همچنین با پایه گذاری حزب جمهوری اسلامی به عضویت در این تشکیلات اسلامی در‌آمد و در این سنگر انقلاب نیز با خون خود نهال ارزش های اسلامی را آبیاری کرد.

او در آستانه انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی از طرف گروه های ائتلاف بزرگ، نامزد نمایندگی مجلس از حوزه انتخابیه تهران شد اما چون علمای شوشتر از وی خواستند که وکالت مردم زادگاه خود را بر عهده بگیرد پذیرفت و در همان مرحله اول انتخابات، با کسب ۸۲ درصد آراء مأخوذه حوزه انتخابیه شوشتر، به عنوان نماینده منتخب این شهرستان وارد خانه ملت شد. در مجلس به عنوان معاون کمیسیون بازرگانی، خدمات گسترده ای را برای بهبود ساختار مبادلات بازرگانی کشور و رسیدگی به نیازهای اساسی مردم به انجام رساند.

او در سنگر مجلس، به دفاع از آرمان های ملت پرداخت و با درایت و نکته سنجی با وجود همه تهدیدات منافقین، در جریان عزل بنی صدر، به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور رای مثبت داد.

او همواره مردم و مسئولین را به اتحاد و همدلی در برابر دشمنان خارجی و دست نشانده های داخلی آنان توصیه می کرد.
سید محمد جواد شرافت سرانجام در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی توسط منافقین کوردل به شهادت رسید. از ایشان شش فرزند به یادگار مانده است.

فیلم ماندگار

 

لطفاً خاطرات و دلنوشته های خود را برای درج در این صفحه در کادر زیر بنویسید

دلنوشته های قبلی:
بهشت زهرا
در حال بارگیری نقشه...

هدیه به عزیزان

جهت حمایت از مؤسسه خیریه مورد نظر روی تصویر آن کلیک فرمایید

4221594_856.png 1394-11-04_17-14-58.png 3f6379555150e57af450163be10a17d1.png 19_orig.png 1468930738_.png

جستجو در صفحات درگذشتگان