آلبوم تصاویر

یادکد کد یادها

کاظم یزدانی در 28 بهمن ماه سال 1325 در اصفهان پا به عرصه هستی نهاد. پدرش هاشم نام داشت.وی تحصیلات خود را تا مقطع فوق دیپلم فنی ادامه داد. و در شغل بازنشسنه صنعت فولاد مشغول به کار شد.
از ایشان 3 فرزند با نام های لیلی ،نفیسه , نسیبه به یادگار مانده اند.

زندگی نامه خود نوشت:

در ۲۸ بهمن ماه ۱۳۲۵ شمسی در اصفهان متولد شدم تحصیلات دوره متوسطه را در شهر اصفهان سپری کردم و علی رغم اینکه در دوره دبیرستان از نظر درسی  جزء بهترین دانش آموزان بودم  و دیپلم را با معدل 37/18  اخذ کردم که شاید در آن زمان، تنها چند نفر در اصفهان از نظر معدل کل در این سطح بودند.  اما متاسفانه به علت مشکلات و گرفتاری‌ها که با آن روبه رو بودم، علی رغم توانایی برای ادامه تحصیل از ورود به دانشگاه باز ماندم و سپس بدون معطلی به خدمت نظام رفتم و در سپاه دانش آن روز در کردستان فعالیت کردم و پس از پایان خدمت چون در آن روزها بر این باور بودم که شغل کارمندی در سازمان‌ها و ادارات دولتی در شرایط گذشته به لحاظ سر و کار داشتن با حق و حقوق مردم، شغل مناسب و قابل قبولی نیست، هیچ تمایلی به پیگیری اشتغال در مشاغل دولتی نداشتم.

با توجه به اینکه آن روزها ساخت و ساز ذوب آهن در دست انجام بود و آرزوی قدیمی ایرانیان در ساخت کارخانه ذوب آهن در حال تحقق بود،  بدون تامل تصمیم گرفتم در ذوب آهن استخدام شوم. پس  از گذراندن دوره فنی یک ساله در  مرکز  آموزش حرفه ای ذوب آهن به عنوان تکنسین  مونتاژ تجهیزات  از سال ۱۳۴۹ فعالیت خود را در ذوب آهن شروع  و در کارگاه های ۴۷ و ۴۸ در زمینه مونتاژ تجهیزات و ماشین آلات کارگاه ها همکاری کردم.
با نزدیک شدن به زمان راه اندازی و شروع بهره برداری از ذوب آهن  و لزوم گذراندن دوره آموزش فنی در کارخانجات ذوب آهن شوروی سابق  به عنوان مسؤول کارگاه تعمیرات تکنولوژیک  برای سپری کردن دوره آموزش فنی به شوروی سابق اعزام شدم  و در کارخانه ذوب آهن در جمهوری اوکراین به اتفاق سایر اعضای گروه مشغول به آموزش شدم و بعد از ۱۰ ماه و قبل از اینکه  مدت یکسال آموزش  سپری شود، به مسؤولان مربوط اعلام کردم که شغل یاد شده را به طور کامل فرا گرفته ام و اضافه ماندن من وقت گذرانی است و چون این موضوع  توسط اداره آموزش ذوب آهن شوروی نیز تأیید شد، زودتر از موعد مقرر به ایران بازگشتم و از اواخر سال ۱۳۵۱ و بلافاصله با توجه به شروع راه اندازی کارگاه نورد ۲۵۰ و ۳۵۰ در راه انداری و بهره برداری آن ها شرکت کردم.

در سال ۱۳۵۴ در حین  کار و اشتغال در ذوب آهن  در دوره لیسانس شبانه دانشگاه اصفهان در رشته بیولوژی پذیرفته شدم و پس از چند سال و قبل از  اتمام دوره به لحاظ شرایط خاص آن دوران، به ویژه با نزدیک شدن به جریان و اتفاقات سال های قبل از پیروزی انقلاب از ادامه تحصیلات باز ماندم و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تحصیل در رشته آهن و فولاد  اولین دوره دانشگاه آزاد نجف آباد را در کنار وظایف شغلی شروع کردم ولی به‌ لحاظ  اینکه انجام وظایف شغلی و وقایع سال های آغاز جمهوری اسلامی را مقدم بر تحصیل دانستم، از ادامه تحصیل  منصرف شدم.
در سال ۱۳۵۰ شمسی ازدواج کردم که حاصل آن سه فرزند دختر است. پشتیبانی و حمایت همسر تاثیر مهمی در پیشرفتم در مقاطع مختلف داشت و همراهی  وی بود که سبب شد بر مشکلات فائق آیم.

دختر اولم تا مقطع دکترای تخصصی روابط بین الملل تحصیل کرده، دختر دومم تا مقطع کار شناسی ارشد مطالعات فرهنگی و رسانه و دختر  سوم تا مقطع دکترای تخصصی مهندسی خاک شناسی تخصیل کرده اند و هر سه در حرفه روز نامه نگاری فعال هستند.

سمت های بنده در طول مدت خدمت با توجه به نیاز  و ضرورت آن دوران در ذوب آهن  و شرکت ملی فولاد عبارت است از:
رییس کل بازرسی معادن ایران  و عضو ستاد انتقال دفتر مرکزی  شرکت فولاد از تهران به اصفهان، عضوستاد راه اندازی  وزارت معادن  و فلزات، مهندس ارشد هیدرولیک نورد ۵۰۰ و ۳۰۰،معاون مهندسی کل نورد، عضو هیات مدیره و معاون مالی و بازرگانی شرکت سهامی فولادشهر  و معاون مالی مجتمع بهداشتی ودرمانی شهید مطهری فولادشهر، معاون مالی شرکت ایثارگران حدید.

کار و فعالیت  در مجتمع بزرگ ذوب آهن تاثیرات مثبتی بر من داشته که مهم ترین آن ها  این است که از بروز مشکلات  و دشواری ها نباید ترسی به خود راه داد وهمه مشکلات را می توان باصبر و بردباری  و برنامه ریزی و تلاش پیگیر حل و فصل کرد.

عمده ترین عالیت تاثید گذار بنده در کنار سایر کارکنان شرافتمند و سخت کوش ذوب آهن این بود که در شرایط دشوار سال های پس از پیروری انقلاب اسلامی تلاش همه جانبه ای بود که برای سرپا نگه‌داشتن خط تولید انجام شد تا در مسیر تولید و ادامه کار وفعالیت ذوب آهن وقفه و اختلالی ایجاد نشود.

از اینکه  در ذوب آهن شاغل  بوده ام و به سهم خود نقش و اثر کوچکی  در حفظ و نگهداری ، توسعه و پیشرفت داشته ام بسیار خوشحال هستم.
ایشان سرانجام در 28 آذر ماه سال 1402 در سن 77سالگی بر اثر بیماری قلبی در اصفهان دعوت حق را لبیک گفت.
مزار آن مرحوم در قطعه 31 ردیف 4 شماره 44 باغ رضوان اصفهان قرار دارد.


لطفاً خاطرات و دلنوشته های خود را برای درج در این صفحه در کادر زیر بنویسید

دلنوشته های قبلی:
باغ رضوان, اصفهان, اصفهان, قطعه 31, ردیف 4, شماره 44, قطعه 31, ردیف 4, شماره 44
در حال بارگیری نقشه...
مسیریابی
بستن

هدیه به عزیزان

جهت حمایت از مؤسسه خیریه مورد نظر روی تصویر آن کلیک فرمایید

4221594_856.png 1394-11-04_17-14-58.png 3f6379555150e57af450163be10a17d1.png 19_orig.png 1468930738_.png

جستجو در صفحات درگذشتگان